ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 242

و اين اولين بار نيست كه خدا خود را تسبيح و تحميد گفته، بلكه در كلام مجيدش مكرر آمده، مانند آيه:" سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ" «1»، و آيه" تَبارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى‏ عَبْدِهِ" «2».

نكته دوم اينكه: مراد از تسبيح و تحميد معناى مطلق آن است، نه نمازهاى واجب روزانه، كه بيشتر مفسرين «3» كه كلمه" قول" را در تقدير گرفته‏اند و گفته‏اند: معناى آيه اين است كه: بگوييد" سبحان اللَّه و الحمد للَّه".

سوم اينكه: جمله" وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ" جمله‏اى است معترضه، كه بين معطوف و معطوف عليه واقع شده دو جمله" وَ عَشِيًّا وَ حِينَ تُظْهِرُونَ" هر دو عطفند بر محل" حِينَ تُمْسُونَ"، نه بر جمله" فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ"، تا در نتيجه صبح و عصر مخصوص تسبيح و سماوات و ارض و ظهر و شب مخصوص حمد شود، بلكه همه اين اوقات مخصوص تسبيح، و همه مكانها مخصوص حمد است.

بنا بر اين سياق آيه اشاره مى‏كند به اينكه خلقت و تدبيرى كه در آسمانها و زمين هست مخصوص خدا است، كه با حسنش اقتضاى حمد و ثناى خداى سبحان را دارد، و نيز مى‏رساند كه انسان در سير تاريخ و در زمانهاى مختلف، شرك و گناهانى مرتكب شده، كه ساحت مقدس خداى تعالى منزه از آن است.

البته مى‏توان اعتبار ديگرى را در نظر گرفت كه با آن اعتبار تحميد و تسبيح مربوط به يك چيز مى‏شود، و آن اين است كه: زمانها با همه دگرگونيها و گذشتن‏هايش، خود يكى از موجودات آسمانها و زمين است، و با وجود خود، خداى را ثنا مى‏گويد، آن گاه آنچه در آسمانها و زمين است، با فقر و حاجتى كه به خداى تعالى دارد، و ذلتى كه در پيشگاه او دارد و نقصى كه نسبت به كمال او دارد، او را تسبيح گفته و از نقص و حاجت و ذلتى كه در خويش سراغ دارد منزه مى‏دارد، هم چنان كه خدا مى‏گويد" وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ" «4»، و اين اعتبار هر چند كه در جاى خود صحيح است ليكن منظور نظر دو آيه مورد بحث نيست.

مفسرين در معناى دو آيه اقوال مختلف ديگرى دارند، كه مهم‏ترين آنها را در آنجا كه‏

(1) منزه است خداى تو كه پروردگار عزت است. سوره صافات، آيه 180.

(2) حمد خدايى را كه فرقان را بر بنده‏اش نازل كرد. سوره فرقان، آيه 1.

(3) روح المعانى، ج 21، ص 27.

(4) موجودى نيست مگر اينكه تسبيح حمد او را مى‏گويد. سوره اسراء، آيه 44.

/ 593