صفحهى 260
نامتناهى وضعش نسبت به موارد مختلف نمىشود، و تعلقش بر دشوار و آسان يكسان است، پس كلمه أفعل تفضيل (آسانتر) در اين جا معنا ندارد".
در جواب از اين اشكال وجوهى ذكر كردهاند.
اول «1» اينكه:" ضمير در" عليه" به خدا برنمىگردد، بلكه به خلق برمىگردد، و معنايش اين است كه: اعاده هر چيزى براى خلق آسانتر از ايجاد ابتدايى است، چون ايجاد ابتدايى الگو ندارد، ولى اعاده هر چند بار هم كه باشد آسانتر است چون الگو دارد، و چون اعاده از ابتداء براى خلق آسانتر است ديگر در باره خداى تعالى چه اشكالى دارد".
و اين توجيه صحيح نيست، براى اينكه برگشتن ضمير به خلق خلاف ظاهر آيه است.
دوم «2» اينكه:" كلمه" اهون" در اين جا از معناى تفضيلى منسلخ است، و همان معناى" آسان" را مىدهد، نه" آسانتر"، هم چنان كه كلمه" خير" با اينكه در اصل فعل تفضيل است، و معناى" بهتر" را مىدهد در جمله" ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ- آنچه نزد خدا است خوبست نه لهو"، از معناى تفضيلى منسلخ شده".
اشكال اين توجيه هم اين است كه: دليلى بر آن نيست، و تحكم واضحى است.
سوم «3» اينكه: آسانتر بودن اعاده از انشاء ابتدايى از نظر مقايسه خود آن دو با هم است، نه اينكه نسبت به خدا باشد، و اين تفضيل در بين فعلى و فعل ديگر خدا هيچ مانعى ندارد، هم چنان كه خودش فرموده:" لَخَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ" «4».
اين توجيه همان است كه از كلام زمخشرى هم استفاده مىشود كه گفته است:" اگر بگويى چرا در جمله" ثُمَّ إِذا دَعاكُمْ ..." اعاده خلق اين قدر بزرگ شمرده شده، به طورى كه گويى از قيام آسمانها و زمين به امر خدا مهمتر است؟ و آن وقت همين اعاده در جمله" وَ هُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ" آسانتر معرفى شده؟ در جواب مىگوييم: اعاده انسانها در قيامت فى نفسه بزرگ هست، و ليكن به قياس با انشاء ابتدايى آسانتر معرفى شده" «5».
اشكال اين وجه اين است كه: كلمه" اهون" مقيد به" عليه" شده، يعنى براى خدا آسانتر است، و اين بهترين گواه است بر اينكه مقايسهاى كه بين انشاء و اعاده واقع شده نسبت
(1 و 2) روح المعانى، ج 21، ص 36.
(3) تفسير كشاف، ج 3، ص 477.
(4) خلقت آسمانها و زمين از خلقت مردم بزرگتر است. سوره مؤمن، آيه 57.
(5) تفسير كشاف، ج 3، ص 476.