ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 274

ديروز او را مى‏خواندند، و به ربوبيتش اعتراف مى‏كردند، شرك ورزيده و شريكها برايش مى‏تراشند.

خلاصه مى‏خواهد بفرمايد: انسان طبيعتا كفرانگر نعمت‏هاست، هر چند كه در هنگام گرفتارى به نعمت و ولى نعمت اقرار داشته باشد. و اگر فرموده:" ناگهان جمعى از مردم" براى اين است كه همه مردم چنين نيستند.

" لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ" در اين جمله مشركين مورد نظر را تهديد مى‏كند و لام در" ليكفروا" لام امر غايب است، و جمله" فتمتعوا" متفرع بر ما قبل خودش است، و امر ديگرى است كه با امر سابق روى هم تهديد را مى‏رساند و التفات از امر غايب به امر حاضر براى افاده فوران خشم است، از اينكه چقدر در باره خداى تعالى كوتاهى نموده، و امر او را ناچيز مى‏انگارند؟! و اين بى اعتنايشان به جايى رسيده كه در هنگام بدبختى و گرفتارى دست به دامنش مى‏شوند، ولى در هنگام خوشى كفران نعمتش مى‏كنند.

" أَمْ أَنْزَلْنا عَلَيْهِمْ سُلْطاناً فَهُوَ يَتَكَلَّمُ بِما كانُوا بِهِ يُشْرِكُونَ" كلمه" ام" به اصطلاح ادبى منقطعه است، و مراد از" نازل كردن سلطان" اعلام و يا تعليم است، كه مجازا انزال خوانده شده، و مراد از" سلطان" برهان است، و منظور از" تكلم" دلالت است، كه مجازا تكلمش خوانده، و بنا بر اين معناى آيه اين است كه: بلكه ما به ايشان برهانى را اعلام كرديم كه دلالت مى‏كند بر شرك ايشان.

و ممكن هم هست مراد از" سلطان" صاحب سلطان يعنى فرشته باشد، كه در اين صورت ديگر مجازى در كلمه" انزال" و" تكلم" به كار نرفته، آن وقت معنا چنين مى‏شود:

بلكه مگر ما فرشته‏اى بر ايشان نازل كرديم، پس او در باره شركشان تكلم كرد.

" وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذا هُمْ يَقْنَطُونَ" كلمه" اذاقة" مانند كلمه" مس"، كه گذشت، كمى و ناچيزى را مى‏رساند، و كلمه" قنوط" به معناى نوميدى است.

كلمه" اذا" ى اولى، شرطيه، و دومى فجائيه (ناگهانى) است، و مقابله بين" اذا" در چشاندن رحمت، و" ان" در رسانيدن سيئه، اين معنا را مى‏رساند كه رحمت قطعى و بسيار است، و مصيبت اندك و احتمالى است.

و اگر رحمت را به خدا نسبت داد، ولى رساندن سيئه را به خدا نسبت نداد، براى اين است كه رحمت، امر وجودى است كه از ناحيه خدا افاضه مى‏شود، و سيئه و گرفتارى‏ها، امور

/ 593