ترجمه تفسیر المیزان جلد 16
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 320چشم خودش مىرود،) چون خدا بى نياز است، (از شكر نكردن خلق متضرر نمىشود)، و نيز ستوده است، (چه شكرش بگزارند و چه كفرانش كنند) (12).و آن دم كه لقمان به پسر خويش كه پندش مىداد گفت: اى پسرك من! به خدا شرك ميار، كه شرك، ستمى است بزرگ (13).ما انسان را در مورد پدر و مادرش، و مخصوصا مادرش، كه با ناتوانى روز افزون حامل وى بوده، و از شير بريدنش تا دو سال طول مىكشد، سفارش كرديم، و گفتيم: مرا، و پدر و مادرت را سپاس بدار، كه سرانجام به سوى من است (14).و اگر بكوشند تا چيزى را كه در مورد آن علم ندارى با من شريك كنى اطاعتشان مكن، و در اين دنيا به نيكى همدمشان باش، طريق كسى را كه سوى من بازگشته است پيروى كن، كه در آخر بازگشت شما نيز نزد من است، و از اعمالى كه مىكردهايد خبرتان مىدهيم (15).اى پسرك من! اگر عمل تو هم وزن دانه خردلى، آنهم پنهان در دل سنگى، يا در آسمان يا در زمين باشد، خدا آن را مىآورد، كه خدا دقيق و كاردان است (16).اى پسرك من! نماز به پا دار، و امر به معروف و از منكر نهى كن، و بر مصائب خويش صبر كن، كه اين از كارهاى مطلوب است (17).اى پسرك من، از در كبر و نخوت از مردم روى بر مگردان و در زمين چون مردم فرحناك راه مرو، خدا خودپسندان گردن فراز را دوست نمىدارد (18).در راه رفتن خويش معتدل باش، و صوت خود ملايم كن، كه نامطبوعترين آوازها آواز خران است (19).بيان آياتدر اين آيات اشاره شده به اينكه به لقمان حكمت داده شد، و چند حكمت نيز از او در اندرز به فرزندش نقل شده، و در قرآن كريم جز در اين سوره نامى از لقمان نيامده، و اگر در اين سوره آمده، به خاطر تناسبى است كه داستان سراسر حكمت او با داستان خريدار لهو الحديث داشته، چون اين دو نفر در دو نقطه مقابل هم قرار دارند، يك فرد انسان آن قدر دانا و حكيم است كه كلماتش راهنماى همه مىشود، و در مقابل، فرد ديگرى يافت مىشود كه راه خدا را مسخره مىكند، و براى گمراه كردن مردم اين در و آن در مىزند، تا لهو الحديثى جمع آورى نمايد.