ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 33

و كلمه" مدين"- به طورى كه در كتاب مراصد الاطلاع آمده- نام شهرى بوده كه شعيب در آنجا مى‏زيسته، و اين شهرى بوده در كنار درياى" قلزم" روبروى" تبوك" كه از تبوك تا آنجا شش منزل مسافت بوده، و از تبوك بزرگتر، چاهى هم كه گوسفندان شعيب از آن آب داده مى‏شد در همانجا بوده «1» و بعضى «2» ديگر گفته‏اند:" اين شهر در هشت منزلى مصر بوده، و از قلمرو حكومت فرعون خارج بوده، و به همين جهت موسى (ع) متوجه آنجا شده است".

و معناى آيه اين است كه: وقتى موسى (ع) بعد از بيرون شدن از مصر متوجه مدين شد، گفت: از پروردگارم اميدوارم كه مرا به راه وسط هدايت كند، و دچار انحراف از آن و ميل به غير آن، نگشته و گمراه نشوم.

از سياق- به طورى كه ملاحظه مى‏فرماييد- برمى‏آيد كه آن جناب قصد مدين را داشته، ولى راه را بلد نبوده، از پروردگارش اميد داشته كه او را به راه مدين هدايت كند.

" وَ لَمَّا وَرَدَ ماءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ ..."

كلمه" تذودان" تثنيه" تذود" است و آن مضارع است از ماده" ذود"، كه به معناى حبس و منع است، و مراد از آن، اين است كه: آن دو زن گوسفندان خود را از اينكه به طرف آب بروند، و يا از اينكه با گوسفندان مردم مخلوط شوند، جلوگيرى مى‏كردند، هم چنان كه مراد از كلمه" يسقون" آب دادن به گوسفندان و چهارپايان است و كلمه" رعاء" به معناى چوپان است، كه كارش چرانيدن گوسفندان مى‏باشد.

و معناى آيه اين است كه: وقتى موسى به آب" مدين" رسيد، در آنجا جماعتى از مردم را ديد كه داشتند گوسفندان خود را آب مى‏دادند، و در نزديكى آنها دو نفر زن را ديد كه گوسفندان خود را از اينكه به طرف آب بروند، جلوگيرى مى‏كردند، موسى از راه استفسار و از اينكه چرا نمى‏گذارند گوسفندان به طرف آب بيايند و از اينكه چرا مردى همپاى گوسفندان نيست، پرسش كرد، و گفت:" ما خَطْبُكُما"؟ چه مى‏كنيد؟ گفتند: ما گوسفندان خود را آب نمى‏دهيم تا آنكه چوپانها از آب دادن گوسفندان خود فارغ شوند، يعنى ما عادتمان اين طور است، و پدرمان پير مردى سالخورده است، او نمى‏تواند خودش متصدى آب دادن به گوسفندان باشد، و لذا ما اين كار را مى‏كنيم.

(1) مراصد الاطلاع (المرصد) ص 362.

(2) مجمع البيان، ج 7، ص 247.

/ 593