ترجمه تفسیر المیزان جلد 16
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 35گفت:" وَ اللَّهُ عَلى ما نَقُولُ وَكِيلٌ خدا بر آنچه در اين قرارداد مىگوييم وكيل است".و اينكه بعضى از مفسرين" لام" در كلمه" لما" را لام تعليل گرفتهاند، و نيز اينكه بعضى گفتهاند: مراد از كلمه" خير" خير دينى، يعنى نجات از ستمكاران است، بعيد است و سياق، آن را افاده نمىكند." فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِي عَلَى اسْتِحْياءٍ ..."ضمير در" احديهما- يكى از آن دو" به كلمه" امرأتين" برمىگردد، و اگر كلمه" استحياء" را نكره، بدون الف و لام- آورد، براى رساندن عظمت آن حالت است، و مراد از اينكه راه رفتنش بر" استحياء" بوده، اين است كه: عفت و نجابت از طرز راه رفتنش پيدا بود، و حرف" ما" در جمله" لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ ما سَقَيْتَ لَنا" مصدريه است، و به جمله چنين معنا مىدهد كه: پدر ما تو را مىخواند تا به تو جزاى آب دادنت به گوسفندان ما را بدهد.جمله" فَلَمَّا جاءَهُ وَ قَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قالَ لا تَخَفْ ..."، اشاره دارد به اينكه شعيب در برخورد با موسى (ع) نخست احوال او را پرسيده، و سپس موسى (ع) داستان خود را بدو گفت، و شعيب به او تسكين نفس داد به اين كه از شر آنان نجات يافته، چون فرعونيان بر مدين تسلطى نداشتند.در اين جا استجابت خداوند از آن سه دعايى را كه قبلا موسى (ع) كرده بود، كامل شده، چون يكى از درخواستهايش اين بود كه خدا او را از مصر و از شر مردم ستمگر نجاتش دهد، كه شعيب در اين آيه به وى مژده داد كه نجات يافتى، دوم از درخواستهايش اين بود كه اميدوار بود خدا به" سَواءَ السَّبِيلِ" راهنمايىاش كند، كه اين خود به منزله دعايى بود، و وارد" مدين" شد درخواست سومش رزق بود، كه در اينجا شعيب او را دعوت كرد كه مزد آب كشيدنش را به او بدهد، و علاوه بر اين خداوند رزق ده سال او را تامين كرد، و همسرى به او داد، كه مايه سكونت و آرامش خاطرش باشد." قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ" اينكه" استيجار" را بدون قيد ذكر فرموده، اين معنا را مىفهماند كه مراد اين بوده كه موسى (ع) اجير او شود، در همه حوائج او، و خلاصه قائم مقام خود شعيب باشد، در همه كارهايش، هر چند كه به اقتضاى مقام تنها مساله چراندن گوسفندان به نظر بيايد.جمله" إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ ..." در مقام تعليل براى جمله" استاجره" است، و اين از باب به كار بردن سبب در جاى مسبب است، و تقدير آيه چنين است:" يا ابت استاجره لانه قوى امين، و خير من استاجرت هو القوى الامين- اى پدر او را اجير كن كه مردى نيرومند و