ترجمه تفسیر المیزان جلد 16
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 351پس مراد از" ايلاج" شب در روز اين است كه شب رو به بلندى بگذارد و بعضى از ساعات روز را اشغال كند، يعنى، بعضى از ساعات كه قبلا روز بودند جزو خود سازد و مراد از" ايلاج" روز در شب عكس اين معنا است، و مراد از اينكه فرمود: هر يك از آفتاب و ماه مسخر و رام شده، تا اجلى مسمى جريان دارند، اين است كه هر وضعى از اوضاعشان تا وقتى معين است، و دوباره به وضع اول بر مىگردند.پس هر كس اين نظام دقيق را كه در آفتاب و ماه است در نظر بگيرد، شكى نمىكند در اينكه مدبرش با علم، امر آنها را تدبير كرده، علمى كه آميخته با جهل نيست، نه اينكه خودش تصادفا و اتفاقا چنين نظامى به خود گرفته باشد." وَ أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ"- اين جمله عطف است بر موضع جمله" أَنَّ اللَّهَ يُولِجُ"، و تقديرش چنين است:" ا لم تر ان اللَّه يولج ..."، و" ا لم تر ان اللَّه بما تعملون خبير"، چون به طورى كه گفتهاند «1»كسى كه نظام شب و روز و آفتاب و ماه را ببيند، ممكن نيست از عالم بودن صانع آن به دقايق و اعمال مهم آن غافل بماند.ليكن به نظر ما اين نتيجهگيرى، يعنى نتيجهگيرى علم به آنچه مردم مىكنند، از علم به نظامى كه در شب و روز و آفتاب و ماه جارى است، درست نيست، زيرا چنين استنتاجى صرف حدس است، يعنى مردم بايد حدس بزنند كه خدايى كه داناى به آن نظام است، به اعمال ايشان نيز عالم است، و علم حدسى را مشاهده و رؤيت خواندن صحيح نيست، (چون از علم قطعى به رؤيت تعبير مىكند نه از حدس).و شايد مراد از ديدن خبير بودن خدا به اعمال، در جمله" آيا نمىبينى كه خدا به اعمال شما خبير است؟" اين باشد كه اگر انسان در نظام و اعمال خودش بدان جهت كه عمل يك فرد انسانى است دقت كند، خواهد ديد كه اعمال او از چند جهت قابل تقسيم است، از يك جهت تقسيم مىشود به اعمالى كه از قواى ظاهرى يعنى حواس پنجگانه بينايى، شنوايى، بويايى، چشايى، و لامسه صادر مىشود، و اعمالى كه از قواى باطنى او يعنى قوه مدركه و فعاله سر مىزند.از جهت دوم تقسيم مىشود به اعمالى كه همه قواى او در آن دخالت دارند، و اعمالى كه بعضى از آن قوا در آن مؤثرند.و از جهت سوم اعمالى كه جنبه جاذبه دارند، و جلب نفع مىكنند، و اعمالى كه جنبه