ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 353

قيد و مشروط به هيچ شرطى نيست، پس وجود او ضرورى و عدمش محال است، به خلاف غير او از موجودات ممكن الوجود، كه وجودشان تقديرى است، يعنى به تقدير و فرضى كه مسبب آن موجود شود آن نيز موجود مى‏شود، پس وجود ممكنات مقيد است به وجود سبب آنها، پس به دست آن سبب موجود مى‏شوند، نه بخودى خود و به ضرورتى از ذات خود.

و وقتى حقيقت هر چيز عبارت است از ثبوت آن، پس خداى تعالى كه ثبوتش ضرورى است، به ذات خود حق است، ولى غير او به وسيله او حق مى‏شوند.

و وقتى اين معنا مورد دقت قرار گيرد، و آن طور كه شايد و بايد در آن تامل شود، معلوم مى‏شود:

اولا تمامى موجودات در وجود يافتن، مستند به خداى تعالى هستند، و همچنين نظام عامى كه در عموم آنها، و نيز نظامهاى جزئى كه در بعضى از آنها يعنى در هر نوعى و فردى از آنها جارى است، همه مستند به خداى تعالى است.

و ثانيا كمالات وجودى كه در حقيقت، صفات وجودند، از قبيل علم، قدرت، حيات، سمع، بصر، وحدت، خلق، ملك، غنى، حمد، و خبير بودن، چه آنها كه در آيات سابق ذكر شده، و چه آنها كه ذكر نشده، صفاتى است كه قائم به خداى تعالى است، كه يا عين ذات اويند، مانند علم و قدرت، و يا صفاتى خارج از ذات اويند، كه از فعل او انتزاع مى‏شود، مانند صفت خالق و رازق و رحيم، كه از خلقت و رزق و رحمت او انتزاع مى‏شوند.

و ثالثا قبول شريك در ذات او، يا در تدبيرش، و نيز هر صفتى كه معناى فقدان و نقص را داشته باشد، از ذات خداى تعالى مسلوب است، يعنى اينگونه اوصاف در او نيست، و به همين جهت آنها را صفات سلبيه خدا مى‏گوييم، مانند بى‏شريكى، تعددناپذيرى، بى جسمى، بى مكانى، بى زمانى، جهل، عجز، بطلان، زوال و امثال آن.

براى اينكه همه اين صفات معناى عدمى دارند، و چون وجود خدا مقيد به قيدى نيست، همين نداشتن قيد عدمى (به حكم نفى در نفى موجب اثبات است)، اطلاق وجود او را اثبات مى‏كند.

و شايد جمله" وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ"، ثبوت صفات را به هر دو مرحله‏اش افاده كند، چون نام" العلى" تنزه خدا را از هر چيز كه لايق به ساحت او نيست افاده مى‏كند، پس بدليل اينكه" العلى" است مجمع همه صفات سلبى است.

و كلمه" كبير" وسعت او را نسبت به هر كمال وجودى افاده مى‏كند، پس چون كبير است مجمع تمام صفات ثبوتى است.

/ 593