ترجمه تفسیر المیزان جلد 16
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 369ليكن اشكال اين تفسير اين است كه هر چند استعمال كلمه" دون" به معناى" عند" صحيح است، ليكن بودن كلمه" من" در آيه قرينه است بر اينكه" دون" به معناى" غير" است، و من دونه" به معناى" غير از خدا" است، نه نزد خدا، و مفهوم تجاوز را در تقدير گرفتن و ارجاع كلمه" من دونه" به" ما لكم عنده" بى معنا است.بعضى «1» ديگر گفتهاند: كلمه" شفيع" در آيه شريفه مجازا در معناى" ناصر" استعمال شده، و كلمه" دون" به معناى غير است، و جمله" من دونه" حال از ولى است، و معناى آيه اين است كه شما ولى و ناصرى غير از خدا نداريد، اشكال اين تفسير اين است كه بدون جهت مرتكب اين مجاز شده است.بعضى «2» ديگر گفتهاند: اطلاق شفيع در اينجا از قبيل مشاكله تقديرى است، يعنى روى فرض صحت كلام خصم، نظير او سخن بگويند، و در مقام ما چون مشركين- كه آيه در مقام انذار ايشان است- در باره بتهاى خود مىگفتند اينها شفيعان ما هستند، و معتقد بودند كه هر يك از آنها شفيع آنان در يك قسم حاجت است، معناى آيه اين مىشود كه بر فرض كه معبود، ولى و شفيع شما باشد، ولى شما غير از خدا ولى و شفيعى نداريد.كه معبود، ولى و شفيع شما باشد، ولى شما غير از خدا ولى و شفيعى نداريد.بعضى «3» ديگر گفتهاند: كلمه" دون" به معناى" عند- نزد" است، ولى ضمير" من دونه" به عذاب بر مىگردد، و معناى جمله اين است كه براى شما نزد عذاب خدا، وليى نيست، يعنى خويشاوندى كه به دردتان بخورد، و عذاب را از شما برگرداند، و نيز شفيعى كه سودى به حالتان بخشد نيست.اشكال اين تفسير اين است كه برگرداندن ضمير به عذاب زورگويى و بىدليل حرف زدن است علاوه بر اين، اشكال ديگرى كه بر همه وجوهى كه نقل كرديم وارد است، اين است كه صاحبان اين وجوه از اين جهت خود را به زحمت انداختهاند كه فكر كردهاند وقتى خدا شفيع باشد آن كس كه نزد او شفاعت كند كيست؟ و خواننده عزيز متوجه شد كه با تحليلى كه كرديم، خداى تعالى هم شفيع است و هم شفاعت پذير." أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ"- اين استفهام توبيخى است، توبيخ بر اينكه تا كى مىخواهند متذكر