ترجمه تفسیر المیزان جلد 16
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 403(ص) در معناى آيه" تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ"، فرمود: اينان كسانى هستند كه قبل از عشاء نمىخوابند، خداى تعالى ثنايشان گفته، از آن به بعد صحابه از رفتن در بستر خواب خوددارى مىكردند، مبادا خواب بر چشم آنان غلبه كند، پس وقت عشاء عبارت است از آن هنگامى كه هنوز بچهها به خواب نرفته، و بزرگسالان كسل نشده باشند «1».مؤلف: اين روايت را الدر المنثور به چند طريق ديگر كه بعضى سندش تمام و بعضى ناتمام است نقل كرده، و صدر آن را شيخ طوسى- رحمه اللَّه- در امالى به سند خود از امام صادق (ع) در ذيل همين آيه آورده، چيزى كه هست عبارتش چنين است: صحابه ديگر نمىخوابيدند، مگر اينكه نماز عشاء را مىخواندند «2».و در كافى به سند خود از سليمان بن خالد از امام باقر (ع) روايت كرده كه فرمود: مىخواهى تو را خبر دهم از اصل و فرع و بلندى مقام اسلام؟ عرضه داشتم: بله، فدايت شوم، فرمود: اصل آن نماز، و فرعش زكات، و مقام بلندش جهاد است.آن گاه فرمود: اگر بخواهى تو را از ابواب خير خبر مىدهم، عرضه داشتم: بفرماييد، فدايت شوم، فرمود: روزه سپر از آتش دوزخ، و صدقه از بين برنده خطايا، و نماز در دل شب ياد آورنده خدا است، آن گاه اين آيه را تلاوت فرمود:" تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ" «3».مؤلف: اين معنا را برقى نيز در محاسن به سند خود از على بن عبد العزيز از امام صادق (ع) «4» و در مجمع البيان از واحدى به سند خود از معاذ بن جبل، از رسول خدا (ص) «5» و در الدر المنثور «6» از ترمذى و نسايى و ابن ماجه، و ديگران از معاذ از رسول خدا (ص) روايت كردهاند.و در الدر المنثور است كه ابن جرير از مجاهد روايت كرده كه گفت: رسول خدا (ص) مساله شبزندهدارى را براى ما مىگفت، ديدگانش پر از اشك شد، بطورى كه اشك از ديدگانش فرو ريخت، و همى خواند:" تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ" «7».