ترجمه تفسیر المیزان جلد 16
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 409زمينهچينى شده براى نهى بعدى، يعنى نهى از اطاعت كافرين و منافقين.در اين سياق، كه سياق نفى است، بين كفار و منافقين جمع شده، و هر دو را ذكر كرده، و از اطاعت هر دو نهى فرموده، از اين معنا كشف مىشود كه كفار از رسول خدا (ص) چيزى مىخواستهاند كه مورد رضاى خداى سبحان نبوده، منافقين هم كه در صف مسلمانان بودند، كفار را تاييد مىكردند، و از آن جناب به اصرار مىخواستند كه پيشنهاد كفار را بپذيرد، و آن پيشنهاد، امرى بوده كه خداى سبحان به علم و حكمت خود بر خلاف آن حكم رانده بوده، و وحى الهى هم بر خلاف آن نازل شده بود.و نيز كشف مىشود كه آن امر، امر مهمى بوده، كه بيم آن مىرفته كه اسباب ظاهرى بر خلاف آن مساعدت نكند، و بر عكس، بر وفق آن كمك كند، مگر آنكه خدا بخواهد جلو آن اسباب را بگيرد، لذا رسول خدا (ص) مامور شده از اجابت كفار نسبت به خواهششان خوددارى كند، و آنچه به او وحى شده متابعت نمايد، و از كسى نهراسيده و بر خدا توكل كند.با اين بيان روايتى كه در شان نزول آيه وارد شده تاييد مىشود، چون در آن روايت آمده كه عدهاى از صناديد و رؤساى قريش، بعد از داستان جنگ احد به مدينه آمدند، و از رسول خدا (ص) امان خواستند، و درخواست كردند كه آن جناب با ايشان و بتپرستى ايشان كارى نداشته باشد، ايشان هم با او و يكتاپرستىاش كارى نداشته باشند، اين آيهها نازل شد كه نبايد دعوت ايشان را اجابت كنى، و رسول خدا (ص) هم از اجابت خواسته آنان خوددارى نمود، كه ان شاء اللَّه جريانش در بحث روايتى آينده خواهد آمد.با بيانى كه گذشت وجه اينكه چرا دنبال آيه فرمود:" إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً" و نيز وجه تعقيب آيه مورد بحث به دو آيه بعد معلوم و روشن مىشود." وَ اتَّبِعْ ما يُوحى إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً" اين آيه شريفه در حد خود عموميت دارد، چون رسول خدا (ص) بايد از همه آنچه كه به وى وحى مىشود پيروى كند، و ليكن از جهت اينكه در سياق نهى قرار گرفته، و رسول خدا (ص) را امر مىكند به پيروى آنچه به وى وحى شده، لذا مخصوص به مساله پيشنهادى كفار و منافقين است، كه نتيجه پيروى آن اين است كه بر طبق آن عمل كند، نه بر طبق خواسته آنان، به دليل اينكه دنبالش فرمود: خدا به آنچه مىكنيد با خبر است.