ترجمه تفسیر المیزان جلد 16
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 436كفار آن را براى خود خير مىپنداشتند، و آن عبارت بود از غلبه بر مسلمانان، و از بين بردن رسول خدا (ص).و معناى آيه اين است كه خداى تعالى كفار را به اندوه و خشمشان برگردانيد، در حالى كه به هيچ آرزويى نرسيدند، و خداوند كارى كرد كه مؤمنين هيچ احتياجى به قتال و جنگ پيدا نكردند، و خدا قوى بر اراده خويش، و عزيزى است كه هرگز مغلوب نمىشود." وَ أَنْزَلَ الَّذِينَ ظاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ صَياصِيهِمْ ... قَدِيراً"" ظاهروهم" از" مظاهر" است، كه به معناى معاونت و يارى است، و" صياصى" جمع" صيصية" است، كه به معناى قلعه بسيار محكمى است، كه با آن از حمله دشمن جلوگيرى مىشود، و شايد تعبير به انزال از قلعهها، (با اينكه ممكن بود بفرمايد آنها را از قلعههايشان بيرون كرديم)، بدين جهت باشد كه اهل كتاب از بالاى برجها و ديوارهاى قلعه بر دشمنان خود كه در بيرون قلعه ايشان را محاصره مىكردند مشرف مىشدند.و معناى آيه اين است كه" وَ أَنْزَلَ الَّذِينَ ظاهَرُوهُمْ" خداوند آنهايى را هم كه مشركين را عليه مسلمانان يارى مىكردند، يعنى بنى قريظه را كه" مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ" از اهل كتاب و يهودى بودند،" مِنْ صَياصِيهِمْ" از بالاى قلعههايشان پايين آورد،" و قذف" و افكند" فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ" ترس را در دلهايشان،" فَرِيقاً تَقْتُلُونَ" عدهاى را كه همان مردان جنگى دشمن باشند بكشتيد،" وَ تَأْسِرُونَ فَرِيقاً" و جمعى كه عبارت بودند از زنان و كودكان دشمن را اسير كرديد" وَ أَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَ دِيارَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ وَ أَرْضاً لَمْ تَطَؤُها" بعد از كشته شدن و اسارت آنان، اراضى و خانهها و اموال آنان، و سرزمينى را كه تا آن روز قدم در آن ننهاده بوديد به ملك شما درآورد.و منظور از اين سرزمين، سرزمين خيبر، و يا آن اراضى است كه خداوند بدون جنگ نصيب مسلمانان كرد، و اما اينكه بعضى گفتهاند: مقصود هر زمينى است كه تا روز قيامت به دست مسلمانان فتح شود، و يا خصوص زمين مكه، و يا زمين روم و فارس است، تفسيرى است كه سياق دو آيه مورد بحث با آن نمىسازد «1».و اما جمله" وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيراً" معنايش روشن است.