ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 440

ماده بز داريم، دستور دادم جو را دستاس و خمير كند و من نيز ماده بز را سر بريده و پوستش را كندم، و به همسرم دادم، و خود شرفياب حضور رسول خدا (ص) شدم، ساعتى در خدمتش نشستم، و دوباره اجازه گرفته به خانه آمدم، ديدم خمير و گوشت درست شده، باز نزد آن حضرت برگشتم و عرضه داشتم يا رسول اللَّه (ص) ما طعامى تهيه كرده‏ايم شما با دو نفر از اصحاب تشريف بياوريد، رسول خدا (ص) فرمود: چقدر غذا تهيه كرده‏اى؟ عرضه داشتم: يك من جو، و يك ماده بز، پس آن جناب به تمامى مسلمانان خطاب كرد كه برخيزيد برويم منزل جابر، من از خجالت به حالى افتادم كه جز خدا كسى نمى‏داند، و با خود گفتم خدايا اين همه جمعيت كجا؟ و يك من نان جو و يك ماده بز كجا؟

پس به خانه رفتم، و جريان را گفتم، كه الآن رسوا مى‏شويم، رسول خدا (ص) تمامى مسلمانان را مى‏آورد، زن گفت: آيا از تو پرسيدند كه طعامت چقدر است؟ گفتم: بله پرسيدند و من جواب دادم، زن گفت: پس هيچ غم مخور كه خدا و رسول خود به وضع داناترند، چون تو گفته‏اى كه چقدر تهيه دارى؟ از گفته زن اندوه شديدى كه داشتم برطرف شد.

در همين بين رسول خدا (ص) وارد خانه شد، و به همسرم گفت تو تنها چونه به تنور بزن، و گوشت را به من واگذار، زن مرتب چونه مى‏گرفت، و به تنور مى‏زد، و چون پخته مى‏شد به رسول خدا (ص) مى‏داد، و آن جناب آنها را در ظرفى تريد مى‏كرد، و آبگوشت روى آن مى‏ريخت، و به اين و آن مى‏داد، و اين وضع را هم چنان ادامه داد، تا تمامى مردم سير شدند، در آخر، تنور و ديگ پرتر از اولش بود.

آن گاه رسول خدا (ص) به همسر جابر فرمود: خودت بخور، و به همسايگان هديه بده، و ما خورديم و به تمامى اقوام و همسايگان هديه داديم «1».

راويان احاديث گفته‏اند: همين كه رسول خدا (ص) از حفر خندق فارغ شد، لشكر قريش رسيده، بين كوه جرف و جنگل لشكرگاه كردند، و عده آنان با هم سوگندان و تابعانى كه از بنى كنانه و اهل تهامه با خود آورده بودند ده هزار نفر بودند، از سوى ديگر قبيله غطفان با تابعين خود از اهل نجد در كنار احد منزل كردند، رسول خدا (ص) با مسلمانان از شهر خارج شدند تا وضع را رسيدگى كنند، و صلاح در

(1) نقل از صحيح بخارى.

/ 593