ترجمه تفسیر المیزان جلد 16
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 490چون در ازدواج با زينب گوسفند كشت، و به مردم نان و گوشت داد، باز در آنها آمده كه:زينب به ساير زنان رسول خدا (ص) فخر مىفروخت، و به سه چيز مىباليد، اول اينكه جد او و جد رسول خدا (ص) يكى بود، چون مادر زينب اميمه دختر عبد المطلب، عمه رسول خدا (ص) بود، دوم اينكه خدا وى را به ازدواج آن جناب در آورد، سوم اينكه خواستگارى وى جبرئيل بود «1».و در مجمع البيان در ذيل جمله" وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ" گفته: روايت صحيح از جابر بن عبد اللَّه از رسول خدا (ص) رسيده، كه فرمود: مثل من در بين انبياء، مثل مردى است كه خانهاى بسازد، و آن را تكميل نموده و آرايش هم بدهد، ولى جاى يك آجر را خالى بگذارد، كه هر كس وارد آن خانه شود، آن جاى آجر توى ذوقش بزند، و بگويد: همه جاى اين خانه خوب است، اما حيف كه اين جاى آجر بد تركيبش كرده، و من تا وقتى مبعوث نشده بودم، آن جاى خالى در بناى نبوت بودم، همين كه مبعوث شدم، بناى نبوت به تمام و كمال رسيد، اين روايت را بخارى و مسلم نيز در كتاب صحيح خود آوردهاند «2».مؤلف: اين معنا را غير آن دو، يعنى ترمذى، نسايى، احمد، و ابن مردويه، از غير جابر، مانند ابى سعيد، و ابى هريرة، نيز روايت كردهاند.و در الدر المنثور است كه ابن الانبارى، در كتاب" مصاحف" از ابى عبد الرحمن سلمى روايت كرده كه گفت: من به حسن و حسين قرآن ياد مىدادم، (تا حفظ كنند) على بن ابى طالب عبور كرد، و ديد كه من مشغول خواندن براى ايشانم، فرمود: براى آنان بخوان" وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ"- به فتحه تاء «3».