ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 503

مى‏كند از زنان آنچه من حلال كرده‏ام هفت طايفه‏اند، طايفه اول:" أَزْواجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ" كه مراد از" اجور" مهريه‏ها است، طايفه دوم:" وَ ما مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ" يعنى كنيزانى كه به عنوان غنيمت و در جنگها خدا در اختيار شما قرار داد، و اگر" ملك يمين" (كنيز) را مقيد به" مِمَّا أَفاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ- آنچه خدا به عنوان غنيمت نصيب تو كرد"، نمود صرفا به منظور توضيح بود، نه احتراز، نظير تقييدى كه در ازدواج كرد، و فرمود:

همسرانى كه مهرشان را داده‏اى.

سوم و چهارمين طايفه از زنانى كه حلالند، يعنى مى‏توان با آنان ازدواج كرد،" وَ بَناتِ عَمِّكَ وَ بَناتِ عَمَّاتِكَ" دختر عموها و دختر عمه‏هايند، بعضى «1» از مفسرين گفته‏اند: منظور از اين دو طايفه زنان قريشند.

پنجم و ششمين طايفه:" وَ بَناتِ خالِكَ وَ بَناتِ خالاتِكَ" دختران دايى و دختران خاله‏اند، بعضى «2» از مفسرين گفته‏اند يعنى زنان بنى زهره، و قيد" اللَّاتِي هاجَرْنَ مَعَكَ- آنهايى كه با تو هجرت كرده‏اند"- به طورى كه در مجمع البيان گفته- مربوط به قبل از تحليل غير مهاجرات و نسخ آيه مورد بحث است، يعنى مربوط به ايامى است كه ازدواج آن جناب با غير زنان هجرت كرده حلال نبوده، لذا در اين آيه فرموده: زنان نامبرده به شرطى بر تو حلالند كه با تو هجرت كرده باشند، و گر نه ازدواج تو با آنان حرام است.

هفتم از زنانى كه آن جناب مى‏توانسته با آنان ازدواج كند:" وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَها" زن مؤمنه‏اى است كه خود را به رسول خدا (ص) ببخشد و آن جناب هم بخواهد با او ازدواج كند، كه خداوند چنين زنى را كه بخواهد بدون مهريه خود را در اختيار آن جناب بگذارد، براى آن جناب حلال كرده است، اگر بخواهد مى‏تواند با او ازدواج كند." خالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ"- اين جمله اعلام مى‏دارد كه اين حكم- يعنى حلال شدن زنى براى مردى بصرف اينكه خود را به او ببخشد، از خصايصى است كه مختص به آن جناب است، و در مؤمنين جريان ندارد،" قَدْ عَلِمْنا ما فَرَضْنا عَلَيْهِمْ فِي أَزْواجِهِمْ وَ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ" اين جمله حكم اختصاص را تقرير مى‏كند و مى‏فرمايد: آنچه براى مؤمنين حلال و فرض كرديم مى‏دانيم كه چه زنى و چه كنيزى بر آنان حلال شد.

" لِكَيْلا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ"- اين جمله حكمى را كه در صدر آيه بود، و مى‏فرمود:

" إِنَّا أَحْلَلْنا لَكَ" تعليل مى‏كند، ممكن هم هست تعليل ذيل آيه باشد، و بفهماند كه چرا اين‏

(1 و 2) مجمع البيان، ج 8، ص 364.

/ 593