ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 586

هيچ گونه اختلالى در فكر او، و حتى هيچ سابقه‏اى از خفت رأى، و يا هر چيزى كه توهم جنون بياورد از او نديديد، پس چگونه او را ديوانه مى‏خوانيد.

و معناى آيه اين است كه: به ايشان بگو: من شما را به موعظتى وصيت مى‏كنم، و آن اين است كه بى سر و صدا، و جدا جدا، براى خاطر خدا، قيام كنيد، و در گوشه‏اى به فكر فرو رويد، چون در تنهايى فكر، بهتر كار مى‏كند، در چنين حالى در باره امر من كه در طول عمرم در بين شما زندگى كردم، نيك بينديشيد، و به ياد آوريد كه: جز رأى محكم و سديد، فكر صائب و بلند، صداقت و امانت، از من نديديد، آن وقت خواهيد فهميد كه: من مبتلا به جنون نيستم، و من جز بيم‏رسانى كه قوم خود را از عذاب شديدى كه در پيش رو دارند هشدار مى‏دهد، چيز ديگرى نيستم، و غرض ديگرى ندارم، و خواهيد فهميد كه من خير خواه شمايم، نه خائن به شما.

" قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ ..."

اين كنايه است از اينكه من از شما مزدى در برابر دعوتم نمى‏خواهم، چون وقتى به حكم اين جمله مزدهايى كه فرضا تا كنون از ايشان خواسته، به ايشان ببخشد پس ديگر مزدى به وى بدهكار نيستند، و لازمه آن اين است كه از اين به بعد هم از ايشان مزدى نخواهد، و منظور از اين تعبير، دلخوش ساختن ايشان است، تا ديگر او را متهم به اين نكنند، كه دعوت خود را بهانه كرده براى رسيدن به مال و يا رياست.

سپس كلام را با جمله" إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهِيدٌ" تتميم كرده، تا كسى به او ايراد نكند كه: هرگز اين ادعاى تو، يعنى توقع نداشتنت قابل قبول نيست، چون هيچ انسان عاقلى بدون هدف كارى نمى‏كند، جمله مورد بحث جلو اين ايراد را گرفته، مى‏فهماند كه من بدون هدف نيستم، و بدون مزد كار نمى‏كنم، ولى مزدم بر خدا است، نه بر شما، و خدا شاهد و ناظر عمل من است، و او بر هر چيزى ناظر است نه تنها بر عمل من.

" قُلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ" كلمه" قذف" به معنى افكندن است. و جمله" عَلَّامُ الْغُيُوبِ" خبر بعد از خبر براى كلمه" ان" و يا خبر است براى مبتداى حذف شده، كه عبارت است از ضميرى كه به خداى تعالى بر مى‏گردد.

و مقتضاى سياق آيات سابق اين است كه: مراد از كلمه" حق" كه قذف و افكنده شده، قرآن باشد، كه به وسيله وحى از خداى تعالى به رسول خدا (ص) نازل شده، قرآنى كه قول فصل، و جدا سازنده حق از باطل است، قرآنى كه حق را تحقق‏

/ 593