ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 75

خوانده، و از پذيرفتن آنها خوددارى كردند، بدان كه ايشان در طلب حق، و در صدد پيروى آنچه صريح حق و برهان عقل است نيستند، مى‏خواهند هواهاى دل خود را پيروى نموده، و با امثال" سِحْرانِ تَظاهَرا" و" إِنَّا بِكُلٍّ كافِرُونَ" از مشتهيات طبع خود دفاع كنند.

ممكن هم هست مراد از جمله" أَنَّما يَتَّبِعُونَ أَهْواءَهُمْ"، اين باشد كه اگر اينان كتابى هادى‏تر از قرآن و تورات نياورده، و هم چنان به آن دو ايمان نياوردند، پس بدان كه مى‏خواهند سنت زندگى را بر اساس پيروى هوى بنيان نهند، اعتقادى به اصل نبوت ندارند، و به دينى آسمانى كه از طرف خدا بر آنان نازل و وحى گردد، قائل نيستند، تا پيروى آن نموده، و راه زندگى را با راهنمايى پروردگارشان طى كنند، مؤيد اين معنا جمله" وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَيْرِ هُدىً مِنَ اللَّهِ- چه كسى گمراه‏تر است از كسى كه هواى خود را پيروى مى‏كند بدون هدايتى از خدا" مى‏باشد.

" وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَيْرِ هُدىً مِنَ اللَّهِ"- اين جمله استفهامى است انكارى، و منظور از آن اين است كه: نتيجه بگيرد كه آنان" پيروان هوى" گمراهند، و جمله" إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ"، تعليل ضلالت ايشان است، به پيروى هوى، به اين بيان كه: پيروى هوى اعراض از حق و انحراف از صراط رشد است، و اين خود ظلم است، و خدا مردم ظالم را هدايت نمى‏كند، و كسى هم كه هدايت نشد، گمراه است.

و حاصل حجت اين است كه: اگر ايشان كتابى هادى‏تر از قرآن و تورات نياوردند، و به آن دو هم ايمان نياوردند، پس معلوم مى‏شود كه پيرو هوى هستند، و پيروان هوى ظالمند، و ظالم را خدا هدايت نمى‏كند، و وقتى هدايت نشدند گمراهند.

" وَ لَقَدْ وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ" كلمه" وصلنا" از باب تفعيل از ماده وصل است، و وصل در باب تفعيل، كثرت را افاده مى‏كند، مانند قطع كه به معناى بريدن، و تقطيع به معناى بسيار بريدن است، و قتل به معناى كشتن، و تقتيل به معناى بسيار كشتن است، و ضمير در" لهم" به مشركين مكه بر مى‏گردد، و معناى آيه اين است كه: ما قرآن را كه اجزايى متصل به هم دارد، بر آنان نازل كرديم، قرآنى كه آيه‏اى بعد از آيه، و سوره‏اى دنبال سوره، و وعده و وعيد و معارف و احكام و قصص و عبرت‏ها و حكمت‏ها، و مواعظى پيوسته به هم دارد، چنين قرآنى بر آنان نازل كرديم، براى اين كه متذكر شوند.

الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ"

/ 593