ترجمه تفسیر المیزان جلد 16
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 86مىخواهند بگويند ما از ايمان آوردن مانع داريم، و اين بهانه، خود اعترافى است ضمنى، به اينكه اصل دعوت آن جناب حق است، كتاب او هم هر چه آورده حق است، چيزى كه هست خطر تخطف عرب نمىگذارد ما بدان ايمان آوريم، و صريحتر از اين اعتراف ضمنى جمله" إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدى مَعَكَ" است، كه در آن اقرار مىكنند به اينكه آنچه با رسول خدا (ص) است و آنچه او آورده است هدايت است، و گر نه مىگفتند:" اگر پيروى كنيم كتاب و دين تو را" يا تعبيرى ديگر مىآوردند." أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً"- بعضى «1» گفتهاند" تمكين" متضمن معناى جعل و قرارداد است، و معناى جمله اين است كه مگر ما براى آنان حرم امنى قرار نداديم، تا در آن جاى گيرند بعضى «2» ديگر گفتهاند: كلمه" حرما" منصوب به ظرفيت است، و معناى جمله چنين است:" آيا ما ايشان را در حرمى امن جا نداديم" و كلمه" آمنا" صفت آن ظرف است، يعنى در حرمى جا داديم كه داراى امنيت است، و اگر حرم را داراى امنيت توصيف كرد، با اين كه اهل آن امنيت دارند، از باب مجاز در نسبت است، و جمله عطف است بر محذوف، و گر نه در اول آن واو عاطفه نمىآمد، بلكه مىفرمود:" أ لم نمكن" پس تقدير آن چنين است:" ا لم نعصمهم، و نجعل لهم حرما آمنا، ممكنين اياهم- آيا ايشان را مصونيت نداديم، و حرمى امن در اختيارشان نگذاشتيم، كه در آن جاى گيرند".اين جمله جواب اول خداى تعالى از گفتار ايشان است، كه به عنوان عذر و بهانه گفتند:" اگر با تو هدايت را پيروى كنيم از سرزمين خود ربوده مىشويم"، و حاصل جواب اين است كه: ما ايشان را در زمينى مكنت داديم كه آن را حرم و داراى امنيت قرار داديم به طورى كه عرب آن را محترم مىشمارد، ديگر چرا بايد بترسند از اينكه اگر ايمان بياورند عرب ايشان را از آنجا بربايند." يُجْبى إِلَيْهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيْءٍ"- كلمه" يجبى"، مضارع مجهول از ماده" جبايت" است، كه به معناى جمعآورى است، و كلمه" كل" در اينجا به منظور تكثير آمده، نه اينكه بخواهد عموميت را برساند، چون قطعا همه ميوههاى دنيا در مكه جمعآورى نمىشود و معناى اين جمله اين است كه:" ميوههاى بسيارى از اشياء به سوى حرم گردآورى مىشود"، و اين جمله، صفت حرم است، بدين منظور آن را آورد، تا از اين توهم كه ممكن است به و هم كسى آيد كه ايمان آوردن باعث تضرر ايشان مىشود، چون ديگر كاروانى به مكه نمىآيد، جلوگيرى