صفحهى 24
بيرون رفتى و كسى طلبيدى كه با وى نان خورد. و كنيت [او] ابو الضّيفان گفتندى، و از صدق نيت اوست كه ضيافت در مشهد او تا اين وقت مانده است. و هيچ شبى نيست كه آن جا جماعتى نان نخورند، از سه تا ده تا صد. و قوّام آن گفتهاند كه تا كنون هيچ شبى از مهمان خالى نبوده است.
و پيغامبر را پرسيدند: ما الايمان؟ فرمود: اطعام الطّعام، و بذل السّلام. و پيغامبر در بيان كفارات و درجات گفته است: اطعام الطّعام، و الصّلاة باللّيل و النّاس نيام. و او را از حج مبرور پرسيدند، گفت: اطعام الطّعام و طيب الكلام. و ترجمه اين حديثان با آن چه ظاهر است سابق شده است. انس گفت: كلّ بيت لا يدخله الضّيف لا يدخله الملائكة، اى، هر خانهاى كه در او مهمان در نرود فريشتگان در او نروند. و اخبار كه در فضل ميزبانى و نان دهى وارد شده است از حصر بيرون است. پس ما را اينجا آداب ياد بايد كرد.
[ دعوت]
اما دعوت كننده را بايد كه مقصود او از دعوت پرهيزكاران باشند نه فاسقان، كه پيغامبر (صلّى الله عليه وسلّم) در دعاى شخصى گفت: اكل طعامكم الابرار، اى، طعام تو روزى نيك مردان باد. و گفت: لا تأكل الاّ طعام تقيّ و لا يأكل طعامك الاّ تقيّ، اى، مخور الاطعام پرهيزكار و طعام تو بايد كه نخورد مگر پرهيزكار.
و همچنين بايد كه مقصود درويشان باشند نه توانگران، مخصوص، و پيغامبر (عليه السلام) فرمود: شرّ الطّعام طعام الوليمة يدعى إليها الاغنياء دون الفقراء، اى، بدترين طعام طعام عروسى است كه در آن توانگران را خوانند بى درويشان.
و بايد كه اقربا را در ضيافت فرو نگذارند، كه اهمال ايشان سبب وحشت است و قطع رحم. و ترتيب دوستان و آشنايان همچنين رعايت كنند، كه بعضى را مخصوص كردن سبب وحشت ديگران بود. و بايد كه مقصود از دعوت مفاخرت و مباهات نباشد، بل استمالت دل