صفحهى 46
فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْواجَهُنَّ، و اين منع و نهى است از باز داشتن زنان از نكاح. و در صفت پيغامبران و مدح ايشان، قوله تعالى: لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلًا من قَبْلِكَ وَ جَعَلْنا لَهُمْ أَزْواجاً وَ ذُرِّيَّةً، زادن زنان و فرزندان ايشان در معرض نعمت و اظهار فضل ياد كرد. و اولياى خود را مدح كرد بدانچه در دعا او را بخواستند، قوله تعالى: وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا من أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ.
مترجم مىگويد كه روشنى چشم از اهل و فرزندان باشد كه ايشان را در طاعت خداى تعالى بيند.
و آمده است كه حق تعالى در كتاب خود از انبيا جز متأهلان را ياد نفرموده است. و آوردهاند كه يحيى (عليه السلام) تزويج فرموده بود، اما مباشرت نكرده، و گفتهاند كه از براى إحراز فضيلت و اقامت سنت كرده بود، و گفتهاند كه براى نگاه داشت چشم. و اما عيسى (عليه السلام) چون به زمين نزول خواهد فرمود نكاح خواهد كرد، و از او فرزندى متولد بخواهد شد.
اما اخبار
پيغامبر (صلّى الله عليه وسلّم) فرمود: النّكاح من سنّتى فمن احبّ فطرتي فليستنّ بسنّتى، اى، نكاح از سنت من است، پس هر كه دين مرا دوست دارد بايد كه بر سنت من بود. و فرمود: تناكحوا تكثروا فإنّي أباهي بكم الامم يوم القيامة و لو بالسّقط، اى، نكاح كنيد تا بسيار شويد كه من روز قيامت به شما امّتان مباهات كنم تا حدى كه افكنده را هم به حساب گيرم. و گفت- (صلّى الله عليه وسلّم): من رغب عن سنّتى فليس منّى، و انّ من سنّتى النّكاح فمن احبّنى فليستنّ بسنّتى، اى، هر كه از سنت من روى بگرداند از من نيست، و از سنت من نكاح است، پس هر كه مرا دوست دارد بايد كه بر سنت من رود. و گفت: من ترك التّزوّج مخافة العيلة فليس منّا، اى، هر كه نكاح از بيم درويشى بگذارد، او از ما نيست. و اين مذمتى است علت ترك را نه اصل ترك را. و گفت: من كان ذا طول فليتزوّج، اى، هر كه توانگر است و بر دادن مهر قادر است بايد كه نكاح كند. و گفت: من استطاع منكم الباءة فليتزوّج فانّه اغضّ للبصر و أحصن للفرج و من لم يستطع فليصم فانّ الصّوم له و جاء، اى،