صفحهى 407
مستجاب شود كه در نفس او مستجاب نشود. و در حديث است: دعوة الاخ لاخيه في ظهر الغيب لا تردّ، اى، دعاى برادر براى برادر خود در غيبت رد نشود، و بو دردا گفتى كه من در سجده هفتاد كس را از برادران خود دعا گويم و نامهاى ايشان ياد كنم.
و محمد يوسف اصفهانى گفتى: مثل برادر نيكو كجا باشد، اهل تو ميراث تو را در قسمت آرند، و بدانچه گذاشتهاى تنعّم كنند، و او در غم تو متفرد باشد، و بدانچه پيش فرستادهاى انديشهمند، در تاريكى شب براى تو دعا گويد و تو در خاك نمناك مدفون. و چنانستى كه برادر نيك به فريشتگان اقتدا كند، چه در خبر است: إذا مات العبد قال النّاس ما خلّف؟ و قالت الملائكة ما قدّم؟
يفرحون له ما قدّم و يسألون عنه و يشفقون عليه، اى، چون بنده بميرد مردمان گويند: چه گذاشت؟ و فريشتگان گويند: چه پيش فرستاد؟ و بدانچه پيش فرستاده است براى او شاد شوند، و از آن بپرسند و بر وى شفقت كنند. و گفتهاند: هر كه بشنود كه برادر او وفات كرد و بر وى ببخشايد و براى وى آمرزش خواهد، وى را چنانستى كه در جنازه وى حاضر شده و بر وى نماز گزارده.
و از پيغامبر (صلّى الله عليه وسلّم) آمده است: مثل الميّت في قبره مثل الغريق يتعلّق بكلّ شيء، ينتظر دعوة من ولد او والد او أخ او قريب، و انّه ليدخل على قبور الاموات من دعاء الاحياء من الانوار مثل الجبال، اى، مثل مرده در گور مثل كسى غرق شده است كه به هر چيزى تعلق نمايد، دعايى چشم دارد از فرزند يا از پدر يا از برادر يا از خويشاوند، و در گورهاى مردگان از دعاى زندگان مثل كوهها از نور داخل شود. و يكى از سلف گفت: دعاى زندگان به منزلت هديه باشد مردگان را، و فريشته بر مرده در رود با طبقى از نور، و بر وى طبق پوشى از نور باشد، پس گويد:
اين هديه تو است از برادر تو فلان، از خويشاوند تو فلان. پس او بدان شاد شود چنانكه زنده به هديه.
حق هفتم وفا و اخلاص است.
و معنى وفا ثابت شدن است بر دوستى و دايم داشتن آن با وى تا وفات او، و پس از وفات او با فرزندان و دوستان او. چه دوستى براى آخرت مطلوب است، و چون پيش از وفات انتقاع پذيرد عمل باطل شود و سعى ضايع گردد. و براى آن پيغامبر-