صفحهى 503
پيغامبر (صلّى الله عليه وسلّم) آخرت اختيار فرمود. و تو جگر گوشه پيغامبرى. و به خداى كه اين كار به كسى از شما نخواهد رسيد. و اين را جز بر نيكويى از شما صرف نگردانيدهاند. و او امتناع نمود و باز نگشت. پس ابن عمر شرط معانقه به جاى آورد و بگريست و گفت: تو را به خداى تعالى مىسپارم و تو از جمله أسيران يا كشتگانى.
و در مدينه، صحابه ده هزار كس بودند، و در ايام فتنه بيش از چهل مرد مسارعت ننمودند. و طاوس يماني خانه خود را لازم گرفت، وى را گفتند كه چرا چنين كردى؟ گفت: به سبب فساد روزگار و ظلم امرا.
و عروه زيد را- چون در عقيق قصرى بنا كرد و آن را لازم گرفت- گفتند: قصر را لازم گرفتى و مسجد پيغامبر را بگذاشتى! گفت: مسجدهاى شما را با لهو مىبينم و بازارهاى شما را پر لغو، و فاحشه در راههاى شما ظاهر است، و از آن چه شما در آنيد آن جا سلامت نيست. پس معلوم شد كه حذر از خصومتها و اسباب انگيزش فتنهها يكى از فايدههاى عزلت است.
فايده چهارم خلاص از شر مردمان.
چه ايشان تو را [242] گاهى به غيبت رنجانند، و گاهى به بد گمانى و تهمت، و گاهى به درخواستها و طمعهاى كاذب كه وفا كردن بدان دشوار باشد، و گاهى به سخن چينى يا دروغ. و باشد كه از تو چيزها بينند از اعمال و اقوال كه عقول ايشان به كنه آن نرسد، و براى ذخيره آن را نگاه دارند كه شر را فرصت يابند. و چون از ايشان عزلت گزينى از تحفظ بى نياز باشى.
و براى اين يكى از حكما كسى را گفت كه تو را دو بيت آموزم به از ده هزار درم؟
گفتند: آن كدام است؟ گفت، شعر:
اخفض الصّوت ان نطقت بليل
ليس للقول رجعة حين يبدو
بقبيح يكون او بجمال
و التفت بالنّهار قبل المقال
بقبيح يكون او بجمال
بقبيح يكون او بجمال
اى، اگر به شب سخن گويى آواز پست كن، و اگر به روز گويى پيش از گفتن به چپ و راست