فريب ابوموسى اشعرى - جنگ های امام علی(علیه السلام) در پنج سال حکومت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جنگ های امام علی(علیه السلام) در پنج سال حکومت - نسخه متنی

محمد بن علی ابن اعثم؛ مترجم: احمد روحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عمروعاص : زمان به دراز كشيد شما هنوز حكمى نكرديد، مى ترسيم مدت يك سال تمام شود و شما كارى نكنيد و دوباره جنگ آغاز شود.

عمروعاص با شنيدن اين سخنان به نزد ابوموسى رفت و گفت : اى ابوموسى ! اهل عراق در طلب خون عثمان كمتر از اهل شما نيستند، شرف معاويه و حال او را در بنى اميه مى دانى ، در اين كار چه انديشه و نظرى دارى بيان كن .

ابوموسى گفت : اگر در روز قتل عثمان در مدينه حاضر بودم . حتما او را بارى مى دادم ، اما معاويه در بنى اميه شريف تر از على بن ابى طالب عليه السلام در بين بنى هاشم نيست .

عمروعاص گفت :

راست مى گويى ، ولى تو نسبت به على بن ابى طالب عليه السلام از من به معاويه ناصح تر نيستى ، اما اگر كسى بگويد معاويه از طلقاست و پدر او سر كرده جنگ احزاب بود، راست گفته است ، و همچنين اگر كسى بگويد على عليه السلام كشتگان عثمان را در كنار خويش نگه داشته و انصار عثمان را در جنگ جمل كشته ، راست گفته است .

اى ابوموسى ! پيشنهاد دارم و مصلحتى انديشيدم كه صلاح مسلمانان در آن است ، من معاويه را از خلافت خلع مى كنم و تو هم على بن ابى طالب را از خلافت بر كنار كن ، تا خلافت را به عبدالله بن عمر خطاب كه مردى عابد و زاهد است و به جنگ و خونريزى رغبت ندارد واگذار كنيم .

ابوموسى گفت : پيشنهاد نيكو و راءى پسنديده اى است .

عمروعاص گفت : چه روز اين داورى را اعلام كنيم .

ابوموسى گفت : فردا روز دوشنبه است ، دوشنبه روز مباركى است . مردم را جمع كنيم و بعد از خطبه اين تصميم را اعلام داريم .

فريب ابوموسى اشعرى

روز دوشنبه مردم براى استماع نظريات حكمين اجتماع كردند، ابوموسى و عمروعاص با همراهان خويش در جايگاه حاضر شدند.

عمروعاص گفت : اى ابوموسى ! تو را به خدا سوگند مى دهم ، چه كسى به خلافت سزاوارتر است ، انسان غدار يا وفادار!

ابوموسى گفت : معلوم است وفادار بهتر از غدار است .

عمرو گفت : درباره عثمان چه مى گويى ، آيا ظالم بود كه كشته شد يا مظلوم ؟ ابوموسى گفت : مظلومانه كشته شد.

عمرو گفت : آيا قاتل او بايد قصاص شود يا نه ؟ ابوموسى : بايد قصاص شود.

عمرو: آيا اولياء عثمان بايد قاتلين را قصاص كنند يا خير؟ ابوموسى : بلى اولياى عثمان بر اين كار ولايت داند، چون خداى تعالى فرمود:

من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا^(100) عمرو: آيا قبول دارى معاويه از اولياى عثمان است يا خير؟ ابوموسى : بلى ، معاويه از اقوام و اولياى عثمان است .

عمروعاص گفت : اى مردم ! شاهد باشيد كه ابوموسى گواهى مى دهد عثمان مظلومانه كشته شد و معاويه از اولياى او و قصاص كننده قاتلين اوست .

ابوموسى گفت : اى عمروعاص ، برخيز طبق توافق ديروز معاويه را از خلافت عزل كن تا من بعد از تو على بن ابى طالب عليه السلام را خلع كنم .

عمرو گفت : سبحان الله ، محال است بر تو سبقت بگيرم ، بلكه خداوند تو را بر من به سبب هجرت و ايمان مقدم داشته است ، برخيز و سخن خويش را بيان كن تا من هم آنچه گفتى بگويم .

ابوموسى برخاست و بر منبر نشست بعد از حمد و ثناى خداى سبحان گفت :

اى مردم ، بهترين شما كسى است كه هواى نفس خويش را بيشتر كنترل كند و بدترين شما آن كسى است كه شرش

/ 136