على عليه السلام پس ايراد اين خطبه متوجه لشكر خويش شد و به سامان دادن سپاه پرداخت . ميمنه (28) سواران را به عمار ياسر سپرده ، ميمنه پيادگان را به شريح بن هانى داد، و بر ميسره (29) سواران سعيد بن قيس همدانى را گمارد، و ميسره پيادگان را به رفاعة بن شداد بجلى داد و محمد بن ابابكر را در قلب لشكر سواران قرار داد و عدى بن حاتم طائى را در قلب پيادگان گماشت ، و جناح سواران را به زياد بن كعب الارجبى سپرد و عمر بن حمق خزاعى را به فرماندهى سواران كمين نصب كرد و فرماندهى پيادگان جناح را به حجر بن عدى الكندى سپرد. سپس براى هر قبيله از قبائل عرب مهتر و رئيسى از بزرگان آنان مشخص كرد تا در حوادث به آنان رجوع كنند. اميرالمؤ منين على عليه السلام لشكر خويش را بدين صورت آراست و تكليف افراد سواره و پياده را مشخص فرمود.از آن طرف عايشه سوار بر شتر به ميدان آمد، شترى كه يعلى بن منيه به دويست دينار براى او خريده بود هودجى مجهز و مرتب كه از چوب ساخته شده بود و علم اهل بصره بر آن شتر نهاد بودند. اين گونه دو لشكر در برابر يكديگر ايستادند، و مبارزان رو در روى هم قرار گرفتند.اميرالمؤ منين على عليه السلام از سپاه خويش بيرون آمد و در ميان دو صف ايستاد، در حالى كه پيراهن حضرت مصطفى را پوشيده و رداى آن حضرت بر دوش انداخته ، دستارى سياه بر پيشانى بسته و بر استر رسول خدا صلى الله عليه و آله كه دلدل نام داشت نشسته و به آواز بلند گفت :