هدايت پيامبران - مبانی اندیشه اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی اندیشه اسلامی - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آور با نوعى دافعه انسان را از خود دور مى كند. يادآورى مى كنيم كه انسان در اين موارد با ديگر حيوانات مشترك است .

امـا فـعـّاليـتـهـاى ديـگـر انـسـان كـه در حـيـطـه راهـنـمـايـى و هـدايـت عـقـل قـرار دارد از خـود، جـاذبـه يـا دافـعه طبيعى ندارند. غريزه ، انسان را به سوى آنها نمى كـشـانـد يـا از آنـهـا دور نمى كند، بلكه به خاطر مصلحتى كه در انجام يا ترك آن نهفته است ، عـقـل انـسـان بـه انـجام يا ترك آن حكم مى كند. اين گونه كارها نه تنها ممكن است كه موافق با مـيـل نـبـاشـد بـلكـه چـه بـسـا انـجـام آن بـا سـخـتـيـهـا و رنجهاى فراوان همراه است . اين كارها، فـعـاليـتـهـاى تـدبـيـرى انـسـان اسـت كـه در پـرتـو رهـبـرى عقل و با نيروى اراده انجام مى گيرد، او در اين كارها تدبير عقلانى را بر كشش و لذت غريزه چيره مى گرداند، بيمار از نوشيدن داروى تلخ و بدمزه رنج مى برد ولى به حكم عقل آن را مى خورد.

انـسـان در فعاليتهاى تدبيرى خود، همواره يك طرح و نقشه را در مرحله عملى پياده مى كند و هر اندازه كه از ناحيه عقل و اراده كاملتر باشد، فعاليتهاى تدبيريش بيشتر مى شود تا آنجا كه فـعـاليتهاى غريزى والتذاذيش نيز در محدوده و سلك فعاليتهاى تدبيرى او قرار مى گيرد و لذتها نيز، به مصلحت تبديل مى شود.

هدايت پيامبران

درسـت اسـت كـه انـسـان نـيـك و بـد را بـطـور اجـمـال درك مـى كـنـد و نـيـروى عـقـل براى تشخيص نيك و بد در بعض امور مفيد است ، ولى اين هدايت براى راه طولانى و عظيمى كـه انـسـان در پـيـش رو دارد، نـاكـافـى و نـاتـوان اسـت ، زنـدگـى در پـرتـو هـدايـت عـقـل و مصلحت جويى هاى آن ، مثل گام زدن در بيابان در شب تاريك و طوفانى با چراغ ضعيف و كـم سـو اسـت كـه نـور آن تنها تا چند قدمى را نشان مى دهد و هر لحظه بيم خاموش شدن آن مى رود، پـيـامـبـران آمـده انـد تـا مايه هاى هدايت عقل را بارور و تقويت كرده و دست انسان درمانده را گـرفـتـه و از مـسـيـر درسـت راهـنـمـايـى و رهـبـرى كـنـنـد و از سـوى ديـگـر، هـدايـت عقل را، كه از جانب هواهاى نفس در معرض تهديد تند بادهاى هوى و هوس قرار دارد، آسيب ناپذير كنند.

((لَمـّا بـَدَّلَ اَكـْثَرُ خَلْقِهِ عَهْدَاللّهِ اِلَيْهِمْ، فَجَهِلُوا حَقَّهُ وَاتَّخَذُوا الاَْنْدادَ مَعَهُ وَاجْتالَتْهُمُ الشَّياطينُ عـَنْ مـَعـْرِفـَتـِهِ وَاقـْتـَطـَعـَتـْهـُمْ عـَنْ عـِبـادَتـِهِ فـَبـَعـَثَ فـيـهـِمْ رُسـُلَهُ وَ واتَرَ اِلَيْهِمْ اَنْبِيائَهُ لِيـَسـْتـَاءْدُوهـُمْ مـيـثـاقَ فـِطـْرَتـِهِ وَ يـُذَكِّروُهـُمْ مَنْسِىَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْليغِ وَ يُشيرُوا لَهُمْ دَفائِنَ الْعُقُولِ وَ يُروُ هُمْ اياتِ الْمَقْدِرَةِ))(50)

چـون بـيـشتر مردم و مخلوقات او، پيمان الهى (مبنى بر خداجويى و خداگرايى را) عوض كردند پـس حـق او را نـدانـسـتـنـد و بـرايش شريك و مانند قرار دادند و شياطين آنان را از معرفت خداوند مـنـحـرف و از عـبـادت و پـرسـتـش او جدايشان كردند، پس پيامبرانش را برانگيخت و پياپى به سوى آنان فرستاد تا پيمان فطرى را از آنان بخواهند و نعمت فراموش شده ـ توحيد فطرى ـ را بـيادشان آورند و با برهان و دليل با ايشان سخن بگويند، و گوهرهاى پنهان شده عقلها را بارور سازند و نشانه هاى قدرت خداوند را به ايشان نشان دهند.

ابعاد زندگى انسان و هدايتگرى عقل

انـسان در زندگى شخصى نياز به خوراك ، پوشاك ، مسكن ، بهداشت آموزش و استراحت و مانند آن دارد. در همه اين موارد معمولاً از خود و انديشه خود و ديگران بهره مى گيرد. اما آيا انسان همه مصالح و مفاسد هر يك از خوراكيها و ساير اشياى مورد نياز را براى جسم و جان خود مى داند تا مبادا از چيزى استفاده كند كه براى بدن يا روح او زيانبار نباشد؟! انسان در زندگى اجتماعى نياز به همسر، دوست ، همكار، ايجاد رابطه با ديگران جهت داد و ستد و رفـت و آمـد، اداره امـور عـمـومـى جـامعه از قبيل امنيت ، عدالت و هزاران مساءله ديگر دارد و بطور غـالب ،

/ 94