زندگى پيامبر اسلام - مبانی اندیشه اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی اندیشه اسلامی - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حواله مى دهيم .

نـخـسـت بـايـد بـدانـيـم كـه قـرآن چـه كـتـابى است ؟ آيا كتاب فلسفى است ؟ يا كتاب علمى يا تاريخى است ؟ آيا نوشته اى ادبى است يا يك اثر هنرى ؟

پـاسـخ ايـن است كه قرآن هيچكدام از اينها نيست . همان گونه كه پيامبران ، شخصيت هاى جدايى هـسـتـنـد، نـه فـيـلسوفند، نه عالم ، نه اديب ، نه مورخ ، نه هنرمند و نه صنعتگر با اين همه ، خـصـوصيات اينها را با مزايايى بيشتر دارا هستند، قرآن نيز، كتاب علمى ، فلسفى ، تاريخى يا ادبى نيست ولى در عين حال مزاياى همه اينها را به علاوه يك سرى مزاياى ديگر دارد.

قـرآن كـتـاب هـدايـت و راهنمايى بشر است و حاوى معارف بلندى بدين منظور است در واقع كتاب ((انـسـان سـاز)) اسـت ، آن سان كه خداى متعال او را آفريده است و پيامبران آمده اند تا او را به خودش بشناسانند و راه سعادتش را باز گويند.

انـسـانـى كـه از راه عـلوم شناسانده مى شود با آنكه مكتب وحى بيان مى كند تفاوت بسيار دارد.

انـسـانـى كـه عـلوم مـعـرفـى مـى كـنـنـد در حـصـار دو پـرانـتـز تـولد و مـرگ قـرار دارد و قـبـل و بـعـد آن ، تـاريـك اسـت . شـعـاع شناسايى اين علوم محدود و سطحى است ، ولى انسان از ديـدگـاه وحـى و قرآن ، در اين حصارها محبوس نيست ، وحى انسان را در فراسوى عالم خاكى مى بـيـنـد و دنـيا را مانند مدرسه اى مى داند كه آينده انسان به تلاش و تكاپوى او در اين مدرسه بستگى دارد.

انـسـان از ديـدگاه قرآن ، بايد بداند از كجا آمده ، به كجا مى رود، در كجا هست ، چگونه بايد باشد، چه بايد بكند؟

سـعـادت واقـعـى انـسـان ، در ايـن جـهـان و آن جـهـان ، بـه ايـن اسـت كـه بـه ايـن پـرسـشـهـا در عمل به درستى پاسخ گويد.

ايـن انـسـان براى اينكه بداند از كجا آمده است ، بايد خداى خود را بشناسد و براى اينكه خداى خـود را بـشـناسد بايد درباره جهان برون و درون خود به عنوان آيات و نشانه هاى ((آفاقى و انـفـسى )) مطالعه كند.(69) براى اينكه بداند به كجا مى رود بايد به آينده انسان و جـهـان ، مـعاد و آنچه كه قرآن آن را بازگشت به خدا مى نامد، بينديشد و هم چنانكه سرآغاز همه موجودات را، خدا مى داند سرانجام آنها را نيز، خدا بداند.

براى اينكه بداند در كجا هست بايد جهان را بشناسد و مقام و موقعيت خود را در ميان موجودات درك كـنـد و خود را در ميان موجودات بازيابد و براى اينكه بداند چگونه بايد باشد، بايد خلق و خـوى انـسـانـى را بـشـنـاسـد و خودش را بر اساس آن خلق و خوى بسازد و بالاخره براى آنكه بـدانـد چـه بـايـد بـكـنـد، بـايـد بـه يك سلسله مقررات و احكام فردى و اجتماعى گردن نهد و دسـتـورات الهـى را كه خداوند براى هدايت بشر توسط پيامبران فرستاده است مورد اجرا قرار دهد.

زندگى پيامبر اسلام

كودكى

حضرت محمد (ص ) آخرين پيامبر خدا، در سال 570 ميلادى ديده به جهان گـشـود. ولادت بـا سـعـادت آن حـضـرت در 17 ربـيـع الاول ((عـام الفـيـل )) واقـع شد با تولد او تحولاتى عظيم ، در جهان رخ داد؛ درياچه ساوه كه مـردم سـالهـا آن را مـقـدس مـى شـمـردنـد نـاگـهـان خـشـك شـد؛ آتـشـكـده فـارس كـه هـزار سـال فـروزان بـود خـاموش ‍ شد، ايوان و طاق كسرى لرزيد و مقدارى از آن فرو ريخت و در هر كجا بتى بود به زير افتاد و به اين وسيله پايان عمر بت پرستى و شرك ، آشكار گرديد.

پـدر پـيـامـبـر (ص )، عـبـدالله و مـادرش آمـنـه اسـت . در هـمـان اوايـل كـودكـى پدرش را از دست داد و جدش عبدالمطلب سرپرستى او را به عهده گرفت و محمد (ص ) را بـه زنـى به نام ((حليمه سعديه )) سپرد تا از وى پرستارى و مواظبت كند، تا پنج سـالگـى نـزد حـليـمـه ماند، شش بهار از عمر گراميش مى گذشت كه به همراهى مادرش روانه مـديـنـه شـد اما در بازگشت از مدينه مادرش ‍ مريض شد و از دنيا رفت . هشت ساله بود كه جدش عبدالمطلب درگذشت و طبق وصيت وى عموى بزرگش ابوطالب عهده دار كفالت او شد. از كودكى آثار عظمت و بزرگى در چهره پيامبر نمايان بود، عبدالمطلب و ابوطالب هر دو از رفتار عجيب ايـن كـودك در

/ 94