منزلگه جاويد - مبانی اندیشه اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی اندیشه اسلامی - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گـيرد، آنچنان كه آرزو مى كنند كاش خاك بودند وچنان صحنه اى را نمى ديدند.

((وَيَقُولُ الْكافِرُ يا لَيْتَنى كُنْتُ تُراباً))(235)

و كافر مى گويد: اى كاش خاك بودم .

منزلگه جاويد

خـداونـد مـؤ مـنـان ونـيـكـوكـاران را بـه زنـدگـى سعادتمندانه و جاودانه در ((بهشت برين )) و گـنـاهـكـاران ومـجـرمـان را بـه ((جهنم )) و عذاب هاى دردناك آن وعده داده است . قرآن براى بهشت وجهنم ويژگيهاى فراوانى را برشمرده است ودر موارد متعدد آنها را توصيف كرده است . ولى با اين همه توصيف شيوا و رسا، از آن جهت كه ميان اين جهان و آن جهان تفاوتهاى اساسى وجود دارد درك درست آن براى ما كه اينك در اين سرا به سر مى بريم ميسر نيست .

لذتها ورنجهايى كه در جهان آخرت وجود دارد آنچنان گسترده است كه باذكر اين ويژگيها نمى تـوان بـه شـنـاخـت كـامـل و هـه جانبه واقعيت آنها پى برد. توصيف بهشت و نعمتهاى گسترده آن همانند اين است كه مادرى درباره لذتها و زيباييهاى طبيعت بافرزندى كه در دنياى رحم به سر مى برد سخن بگويد و فراخناى افقهايش را توصيف كند.

آيـا مـى تـوان بـراى كـودكـى كـه چـشمه سارى را نديده ، در وصف لاله ، غزلى نشنيده و طلوع زيـبـاى خـورشـيـد را نظاره نكرده است ، اين همه زيبايى را بيان كرد؟ توصيف نعمتهاى بهشت و زيـبـاييهاى دل آويز آن و بيان لذتهايى كه در آن جهان وجود دارد، براى ما كه در دنيا زندگى مى كنيم نيز به همين صورت است .

قرآن كريم ابعاد گسترده نعمتهاى بهشت را بيان مى كند. تصرف و حاكميتى كه در آنجا براى انـسـان وجـود دارد بدانگونه است كه هرآنچه بخواهد بى درنگ آماده مى گردد، قصرهاى زيبا و سربفلك كشيده در دل باغهاى پردرختِ آن چنانى ، جويبارهاى زيبا و نوشيدنيهاى گوارا...

((ميوه هايش دايمى است ، سايه هاى درختانش نزديك و برچيدن ميوه هايش آسان است . نه گرما در آن اسـت و نه سرما، هر آنچه بخواهند درآن وجود دارد و هر آنچه چشمها از ديدنش لذت برد. باده هاى آن گوارا، روح بخش و دست نخورده است . آبهايش نمى گندد و نهرهايى از شير كه هرگز طـعـمـش تـغـيـير نمى كند در آن جارى است ، دلها از كينه و دشمنى خالى است وجزپاكى و صفا و بـرادرى در مـيانشان حكومت نمى كند و هرگز رنج و محنتى بدانهانمى رسد و از آن بيرون نمى شوند.))(236)

امـا ايـنـها گوشه اى از نعمتهاى بهشتى است و كسى نمى داند چه چيزهايى براى آنان در آخرت آمـاده شـده اسـت ، از آنـچـه روشـنـى بـخـش ‍ چـشـمـهـاسـت در مقابل كارهايى كه انجام داده اند.(237)

قرآن پس از بيان اين نعمتها و لذتها به حقيقت والاترى اشاره مى كند كه از همه نعمتها بالاتر و بزرگتر است :

((وَعَدَاللّهُ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ جَنّاتٍ تَجْرى مِنْ تَحْتِهَاالاَْنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فى جَنّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللّهِ اَكْبَرُ ذالِكَ هُوالْفَوْزُالعَظيمُ))(238)

خـداونـد مـؤ منان را از مرد وزن ، بهشتى جاودان وعده فرموده كه از زير آن جويبارها جارى است و در جـايـگـاهـهـاى پـاكـيـزه بـهـشـت عـدن منزل خواهند گرفت و بالاتر ـ از اين نعمتها ـ رضوان و خشنودى خداوند است و آن براستى رستگارى بزرگ است .

درك لذت رضـوان خـدايـى و رسـيـدن بـه مـقـام قرب الهى براى آنان كه درچاه طبيعت اسيرند و غرقاب لذتهاى مادّى گشته اند ميسر نيست . ولى آنها كه با تهذيب نفس و تربيت روح ، جانشان ازغـوغـاى گـردابـهـاى ماديت رسته است ، جلوهه هايى ازآن را مشاهده كرده اند و بادههايى از مقام وصل و انس را در نمازشان نوشيده اند.

هـم چـنـيـن عـذابـهـا ورنـجـهايى كه در جهان آخرت وجود دارد، به همان نسبت با رنجهاى اين جهان قابل مقايسه نيست ، ((بـراسـتى دوزخ كمينگاه ـ مردم ـ و قرارگاه سركشان است . روزگاران دراز در آنجا درنگ كنند. درآنجا

/ 94