امامت از ديدگاه دومذهب - مبانی اندیشه اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
1ـ بـحـث دربـاره امـامـت ، بـحـث در مـاهـيت حكومت اسلامى و شيوه فرمانروايى و كارگردانى امور مسلمانان ، از رحلت پيامبر (ص ) تا عصر حاضر است . روشن است كه چنين بحثى نه تنها مفيد و سازنده است ، بلكه با سرنوشت ما ارتباط كامل دارد.
2ـ اين مساءله كه پس از درگذشت پيامبر، مرجع اخذ احكام و پناهگاه در مشكلات فكرى و عقيدتى كـيـسـت و مـردم در ايـن مـسـائل بـه كـدام مـقـام بـايـد مـراجـعـه كـنـنـد؟ آيـا امـت مـى تـوانـد اصـول و فروع دين را، از هر يك از اصحاب پيامبر بگيرد يا خود پيامبر گرامى ، در اين موارد پـنـاهـگـاهـى معصوم و مطمئن ، براى امت تعيين كرده است ؟ يكى از سؤ الهاى بسيار مهمى است كه تاءثير بسزايى در زندگى فردى و اجتماعى امت اسلامى دارد و بايد پاسخ منطقى به آن داده شود.
شيعه معتقد است كه پيامبر با تعيين امامان معصوم ، چنين مرجع و پناهگاهى را معرفى كرده است .
موضع گيرى درست و واقع بينانه كدام است ؟
بـرخـى مـى پـنـدارنـد كه شيعه و اهل سنت ، نبايستى هيچ گونه ارتباط و پيوندى با يكديگر داشـتـه بـاشـنـد. ايـنـان كـه در اثـر تـعـصب ،هرگزنتوانسته اند با سيماى راستين اسلام آشنا شـونـد؛ حـمـاسه وحدت مسلمانان را افسانه مى دانند و از اختلاف و پراكندگى مسلمانان متاءثر نمى شوند.
گـروه ديـگـر كه ازدست اين تعصبات عوامانه و بيخردانه به خشم آمده اند،تصور مى كنند كه بـحـث و گـفـتـگـو در بـاره مـسـاءله خـلافـت و ا مـامـت ، تفرقه و دشمنى ببار مى آورد. از اين رو، هـرگـونـه سـخـنـى را در ايـن بـاره تـحـريـم كـرده و بـحـث پـيـرامـون ايـن مسائل را، هرچند در محيطى آزادو علمى ، محكوم مى كنند حقيقت آن است كه چه راه و طريق عوامانه كه با تعصب خشك همراه است وچه شيوه و روش روشنفكر مآبانه گروه دوم ، شيوه اى نادرست و روشى غير منطقى است .
گروهى كه بحث در مسائل اختلافى را تحريم مى كنند و آن را با وحدت مسلمانان ناسازگار مى دانند بايد توجه كنند كه پيروى از چنين نظرى سبب مى شود كه قسمتى از آيات قرآن و احاديث پـيـامـبـر و بخش عظيمى از تاريخ اسلام بدست فراموشى سپرده شود. و كسى آنها را تفسير و بررسى نكند و تحليل وتحقيق بسيارى از حوادث مهم ممنوع شود.
خـطر وقتى جدى مى شود كه عده اى نا آگاه كه از مساءله وحدت برداشت غلطى دارند، به هنگام طـرح ايـن مـبـاحـث بـه گـونـه اى سـخـن مـى گـويـنـد و قـلم مـى زنـنـد كـه بـه انـحـراف در مسائل اعتقادى و تحريف موضوعات تاريخى مى انجامد.
ولى راه درست آن است كه به دور ازهرگونه تعصب وروشهاى نادرست ديگر، در راه شناخت حقيقت گـام بـرداريـم . بـه يـقـيـن ،بـحـث و گـفـتـگو اگر از رنگ تعصب پيراسته باشد و بر مدارك اصـيـل اسـلامى كه مورد اتفاق همه مسلمانان است استوار گردد، نه تنها اختلاف انگيز و تفرقه آور نـخواهد بود، بلكه موجب وحدت خواهد شد. زيرا وحدت راستين با شناسايى قدر مشترك ها و موارد اختلاف ، عملى تر خواهد شد.
شـيـعـه و اهـل سـنـت بـا داشـتـن دهها قدر مشترك ، در كنار هم قرار دارند واين دو گروه ، هرچند در بـرخـى از مسائل اعتقادى ،اختلاف نظر دارند ولى اختلاف آنان در بسيارى از موارد، از اختلاف دو گروه اهل سنت مانند ((اشعرى )) و((معتزلى )) ويا((حنفى ))و((شافعى ))#(71) بيشتر نيست . هـمـان گـونـه كـه اخـتـلاف دوگـروه اهـل سـنـت در بـرخـى از مـسـائل ، مـايـه تـفـرقـه و نـزاع نـمـى گـردد وپـيـروان هر دو مذهب ، برادرانه در كنار هم زنـدگى مى كنند، اختلاف شيعه و سنى هم نبايد موجب تفرقه و نزاع شود، بلكه بايد در كنار هم با كمال صدق و صفا، برادرانه زندگى كنند و از بحث و گفتگوى آزاد علمى و بدون تعصب ـ كه در راه شناخت حقيقت است ـ بيم و هراسى نداشته باشند.
امامت از ديدگاه دومذهب
ديدگاه اهل سنت
از نـظـر دانـشـمـنـدان اهـل سـنـت ، امـامـت همانند رياست جمهورى مقامى اجتماعى است كه در ميان تمام مـلل جهان وجود دارد. چنان كه رئيس جمهور به انتخاب مردم برگزيده مى شود، امام نيز، پس از رحـلت پـيـامـبـر بـه وسـيـله تـوده مـردم يـا بـزرگـان و ريـش سـفـيـدان و اهل حل و عقد انتخاب مى