حـضـرت مـهـدى (ع ) مـصـداق كـامـل فـرج جـهانى و رهايى بخش مظلومان از ظلم و بيدادهااست . در روايتى مى خوانيم كه پيامبر اكرم فرمود:((اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتى اِنْتِظارُ الْفَرَجِ مِنَ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ))(144)برترين و با فضيلت ترين اعمال امت من ، انتظار فرج از ناحيه خداوند عالم است انـتـظـار حـقـيـقـى فـرج روحـيـات و رفـتـار پـسـنـديـده اى از قبيل شيفته عدل بودن واحترام به حقوق ديگران و روى آوردن به تقوى و كوشش در راه عدالت و رفع ظلم از ستمديدگان را به دنبال دارد.ازاين رو، امام صادق عليه السّلام ، در فضيلت انتظار فرج مهدى (ع ) فرمود:((هـر كـس از شـمـا بـميرد، در حاليكه انتظار ظهور حاكميت دين خدا را داشته باشد، همچون كسى اسـت كـه درخـدمـت قـائم (ع ) بـاشد درخيمه او ... بلكه همچون كسى است كه در ركاب قائم (ع ) بـجـنـگـد، نـه بـه خـدا، مـانـنـد كـسـى اسـت كـه در ركـاب پـيـامـبـر(ص ) شـهـيـد شـده ) باشد.))(145)آرى آن كـسـى كـه مـى خـواهـد از ياران امام زمان باشد، بايد همه توان خود را در ايجاد تقوى و پاكى و عدالت به كار برد و در پاسدارى از اسلام بكوشد.
آفتاب نهان
سنت غيبت
غايب شدن و نهان گشتن ، اختصاص به حضرت مهدى (ع ) ندارد؛ بلكه يك سنت الهى است كه در امـتهاى پيشين نيز سابقه داشته است . بطورى كه گاه پيامبرى مانند حضرت صالح و حضرت مـوسـى (ع )،از قـوم خـويـش كـنـاره مـى گـرفـتـه و آنـان را بحال خويش وا مى گذاشته است .ايـن سـنـت ، هـمانند ديگر سنن الهى ، حكمتهايى دارد. يكى از آنها، آزمايش بندگان در دوران غيبت است پيروان دين الهى و رهبر آسمانى ، بايستى با دقت و هوشيارى ايمان خويش را پاس داشته آن را از آلايش شرك و خرافه بدور دارند.امام حسن عسكرى (ع ) دراين باره مى فرمايد:((پـس از مـن فـرزنـدم قائم است و اوست كه مانند پيامبران عمرى دراز خواهد داشت واز ديد مردمان نـهـان مـى شـود. در غـيـبـت طـولانى او دلهايى تيره گردد و فقط كسانى در اعتقاد به او استوار خـواهـنـد مـانـد كـه فـلبـشـان بـه نـور الهـى روشـن گـشـتـه و روح خـدايـى بـه آنـان مـدد رساند.))(146)
غيبت كوتاه
حـضـرت مـهـدى (ع ) در نـيـمـه شـعـبـان سـال 255 ه. ق ولادت يـافت و با نور وجودش به بزم آفـريـنـش روشـنـايـى بخشيد. پس از وفات امام حسن عسكرى (ع ) در سن پنج سالگى به امامت رسـيـد. ولى در اثـر تـعـقـيـب ((مـعـتمد)) خليفه عباسى ، از چشم مردمان پنهان گشت و درمدت غيبت كـوتـاه (329 ـ 260 ه .ق ) بـواسـطـه نايبان ويژه خود با پيروان در تماس بود . شيعيان آن حضرت به وسيله آنان ، مسائل و مشكلات خود را به حضرت رسانده و كسب تكليف مى كردند. اين دوره ((غيبت صغرى )) نام دارد و نايبان خاص حضرت كه به ترتيب مسؤ وليت نيابت را عهده دار شدند عبارتنداز:1ـ عـثـمـان بـن سعيد (280ـ260)، 2ـ محمد بن عثمان (305ـ280)، 3ـ ابوالقاسم حسين بن ـ روح نوبختى (326ـ305)، 4ـ ابو الحسن على بن محمد سيمرى (329ـ326).بيش از شش روز از عمر آخرين نايب باقى نمانده بود كه توقيعى از ناحيه مقدسه صادر گشت كه مضمون آن چنين است :((بسم الله الرحمن الرحيم ، اى على بن محمد سيمرى ، خداوند پاداش برادرانت را در سوگ تو عـظـيـم گـردانـد، زيـرا تـا شـش روز ديـگـر بـدرود حـيـات خواهى گفت . پس به كارهاى خويش رسـيـدگـى كـنو كسى را به عنوان جانشين سفارش نكن كه غيبت تامه واقع گشته است و ظهورى نخواهد بود مگر با فرمان