پيام غدير
بـرخى كه مى بينند سند حديث غدير صحيح و استوار است ، خواسته اند صراحت و گويايى آن را با ايجاد احتمال و سؤ ال خدشه دار كنند و پيام آن را تحريف نمايند، گفته اند:شايد، كلمه ((مولى )) در حديث غدير به معناى دوست باشد ومعناى سرپرستى راندهد.پـاسـخ : اين سخن با روايات فراوانى كه در اين زمينه وارد شده ، ناسازگار است . علاوه بر ايـن كـه شـواهـد و نـشـانـه هـاى بـسـيـارى دلالت بـر ايـن داردكـه در ايـن حـديث ، جز همان معناى سرپرستى منظور نيست .شواهد و نشانه ها
الف ـ پـيـامـبـر گـرامـى (ص ) قـبل از جمله ((مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ))، عبارتى فرمود كه مقصودش را از كلمه ((مولى )) مى رساند ((اَيُّهَا النّاسُ، مَنْ اَوْلَى النّاسِ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ؟)) مردم ، چه كسى نسبت به مؤ منان از خودشان مقدمتر و سزاوارتر است ؟معناى اولويت پيامبر(ص ) آن است كه خواسته وى ، برخواسته ديگران مقدم است وبر مردم از هر جهت ولايت و سرپرستى دارد. اين ولايت گسترده وعام را، پيامبر از سوى خداونداحراز كرده است . هماهنگى و تناسب و نيز پيوند معنوى سخنان پيامبر در غدير، اقتضا مى كند كه كلمه ((مولى )) هـمـان مـعـنـاى ((اولى )) را داشـتـه بـاشـد كـه در فـرازهـاى قبل بيان فرموده است .ب ـ چكامه هاى زيبا و سرودهاى شيوايى كه شاعران ، پيرامون واقعه غدير سروده اند، همه به روشـنـى دلالت دارنـد كـه مـنـظـور از كلمه مولى ، همان امامت ، ولايت و سرپرستى عام امام است . ((حـسـان بـن ثـابـت )) شـاعـر رسـول خـدا، درهـمـان روز از پـيـامـبر اجازه خواست وفرازهايى از سخنرانى او را در قالب شعر ريخت . قسمتى از آن سروده چنين است :((فَقالَ لَهُ قُمْ يا عَلِىُّ فَاِنَّنى فَمَنْ كُنْتُ مُوْلاهُ فَهذا وَلِيُّهُ هُناكَ دَعَا اللّهُمَّ والِ وَلِيَّهُ وَ كُنْ لِلَّذى عادا عَلِيّاً مُعادياً))(106) رَضيتُكَ مِنْ بَعْدى اِماماً وَ هادِياً فَكُونُوا لَهُ اَتْباعَ صِدْقٍ مُوالِياً وَ كُنْ لِلَّذى عادا عَلِيّاً مُعادياً))(106) وَ كُنْ لِلَّذى عادا عَلِيّاً مُعادياً))(106)