قرآن معجزه جاويدان - مبانی اندیشه اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی اندیشه اسلامی - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

همچنان باقى است و اين مهم توسط امامان معصوم عليهم السلام و در صـورت عـدم دسـتـرسـى بـه آنـان تـوسـط عـلمـاى اسـلام كـه كـار انـبـيـاى بـنـى اسـرائيـل را انـجـام مـى دهـنـد و بـلكـه بـه سـخـن پـيـامـبـر بـرتـر از انـبـيـاى بـنـى اسرائيل اند انجام مى گيرد و ديگر نيازى به پيامبران تبليغ كننده نيز باقى نمانده است .

بـنـابـرايـن ، خـتـم نـبـوت بـه مـعـنـاى عـدم نـيـاز بـه وحـى نـيـسـت ، بـلكـه بـه مـعـنـاى بـه كمال رسيدن وحى براى راهنمايى هميشگى بشر است .

قرآن معجزه جاويدان

اعجاز قرآن

قـرآن مـعـجـزه دايمى و هميشگى پيامبر اسلام است . از ميان پيامبران ، تنها پيامبر اسلام است كه معجزه جاويد دارد و معجزات پيامبران ديگر موقتى و مربوط به زمان خودشان بوده است .

قـرآن بـارهـا جـنبه اعجاز و فوق بشرى بودن خود را بيان كرده است و همه منكران را به مبارزه (تـحـدّى ) دعـوت كـرده اسـت و حـتـى آنـان را تـحـريـك مـى كـند كه بروند و كتابى مانند قرآن بياورند تا به دنبال اين كار بروند و به آنان ثابت شود كه در اين كار عاجزند.

در جـامـعه اى كه شعر و ادب رواج فراوان داشت و همه ساله محفلها و مسابقه هاى شعر و شاعرى در مـكـه بـرپـا مـى شد، قرآن همه منكران را به مبارزه فراخواند، اما با وجود اديبان و شاعران چـيـره دسـتـى كـه در عـيـن حال با قرآن و اسلام سر دشمنى داشتند كسى به مبارزه طلبى قرآن پـاسـخ نمى گويد آيا جز اين مى تواند باشد كه آنان از آوردن سخنى مانند قرآن عاجز بوده انـد؟ آخـريـن سـخـن آنـان از سـر نـاچـارى اين بود كه قرآن ((سحر)) است و اين خود اعتراف به معجزه بودن قرآن و اظهار عجز در مقابل آن است .

جنبه هاى اعجاز قرآن

قرآن از جنبه هاى مختلف ، معجزه ، است . اما در يك تقسيم بندى ، مى توان گفت كه اعجاز قرآن از دو جهت است ، لفظى و معنوى كه به بيان آن مى پردازيم :

الف ـ الفـاظ قـرآن :سـبـك قـرآن نـه شـعـر اسـت و نه نثر، شعر نيست چون وزن و قافيه شعر نـدارد، بـه عـلاوه شعر با نوعى تخيل شاعرانه همراه است و قوام آن به اغراق گويى است كه نـوعـى كـذب مى باشد. ولى در قرآن تخيّلات شاعرانه و تشبيه هاى خيالى وجود ندارد. در عين حال نثر معمولى هم نيست ، زيرا نوعى انسجام و آهنگ دارد كه در هيچ نثرى تاكنون ديده نشده است .

در دستورهاى دينى سفارش شده است كه قرآن را با آهنگ خوش بخوانيد. ائمه اطهار (ع ) گاهى قـرآن را بـا چـنـان آهـنگ دلربايى در خانه هاى خود مى خواندند كه مردم عابر را متوقف مى كرد. هـيـچ نـثرى مانند قرآن آهنگ پذير نيست ، آهنگى كه با عوالم روحانى تناسب دارد و آنچه بيشتر مـوجـب شـگـفتى مى شود اين است كه زيبايى قرآن ، زمان و مكان را در نورديده است . بسيارى از سـخـنـان زيـبـا، ويـژه يـك عـصـر اسـت و در دوره هـاى ديـگر، زيبايى ندارد يا اينكه زيبايى آن مـخـصـوص يـك مـلت اسـت ، ولى زيبايى قرآن به يك زمان ، نژاد، ملت و فرهنگ ويژه اختصاص ندارد.

در تـاريـخ اسـلام ، افـراد بـسـيارى پيدا شدند و به مبارزه با قرآن برخاستند كه برخى از آنان خداوندِ سخن در زبان عربى شمرده شده اند، ولى عاجز ماندند و تنها كارى كه مى كردند آن بود كه كوچكى خود و عظمت قرآن را روشن تر مى كردند.

نكته شگفت آور ديگر اين كه سخن خود پيامبر (ص )، كه قرآن بر زبان او جارى شده است ، با قـرآن مـتـفـاوت اسـت ، از پـيـامـبـر سخنان بسيارى به صورت خطبه ، دعا، كلمات قصار و حديث بـاقـى مـانـده اسـت كـه در اوج شيوايى و زيبايى است ، ولى به هيچ وجه با قرآن اشتباه نمى شـود. عـلى (ع ) بـا قرآن بزرگ شده و حافظ قرآن بوده و همواره آن را تلاوت مى كرده است ، ولى آنگاه كه در ضمن سخنان زيبايش آيه اى از قرآن مى آورد، به وضوح متمايز است و ستاره اى را مى ماند كه در مقابل ستارگان ديگر درخشش فوق العاده دارد.

ب ـ مـعـانـى قـرآن :اعـجـاز قـرآن از نظر معانى بلند آن ، نيازمند بحثى گسترده است . ما در اين مـخـتـصـر، چـشـم انـداز كـوچـكـى از آن را بـه تـصـويـر مـى كشيم و مشتاقان را به نوشته هاى مفصل

/ 94