اخـتـلاف و دگـرگونى كه در بين معجزات پيامبران وجود داشته به سبب تفاوت افكار اجتماعى مـردم هـر دوره بـوده اسـت . در هـر زمـانـى ، انديشه مردم به موضوع خاصى توجه داشته و جوّ اجـتـماع ، به سوى آن معطوف شده است . پيامبران همواره از اين توجه مردم استفاده كرده ، افكار مردم را در اختيار گرفته اند و به انديشه هاى آنان ، جهت داده اند.در زمـان حـضرت موسى (ع ) توجه مردم به سوى سحر و ساحرى به شدت جلب شده بود. از ايـن رو، حـضـرت موسى (ع ) معجزه اى آورد كه با اين توجه عمومى ، تناسب داشته باشد، به هـمـيـن جـهـت ، عـصـايـش را بـه زمـيـن مـى انـداخـت و بـه اژدهـا، تـبـديـل مـى شـد و سحر آنان را باطل مى كرد. حضرت عيسى (ع ) مرده ها را زنده مى كرد و كور مادرزاد را شفا مى داد، چون در دوره او طبابت و پزشكى مورد توجه مردم قرار گرفته بود.در زمـان پـيـامـبـر بزرگ اسلام (ص ) مردم به شعر، ادبيات و ظرايف آن روى آورده بودند، همه سـاله شـاعـران زبـر دسـت از سـراسـر جـزيـرة العـرب در مـكـه گـرد آمـده و مـحـفـل ادبـى پـرشـورى بـرپا مى كردند و بهترين شعر را به خانه كعبه مى آويختند، در اين هنگام حضرت رسول (ص ) قرآن را از جانب خداوند آورد و اعلان كرد:((اگـر شـك داريـد در آنـچـه بـر بـنـده خـود نـازل كـرده ايـم ، پـس سـوره اى مـانـنـد آن بياوريد.))(58)
عصمت پيامبران
معناى عصمت و اقسام آن
عصمت يعنى مصونيت از گناه و اشتباه ، پيامبران نه مرتكب گناه مى شوند و نه در كار خود دچار خـطا و اشتباه مى گردند، پيراستگى آنان از گناه و اشتباه ، حد اعلاى قابليت اعتماد را به آنها مى دهد.ايـنـك مى پرسيم كه اين مصونيت از گناه از كجا سرچشمه گرفته است ؟ آيا آنان همچون ساير انـسـانـها نيستند كه از غرايز و شهوات برخوردار باشند مانند فرشتگان ، يا آنكه هر وقت مى خواهند مرتكب گناه و اشتباه شوند يك ماءمور غيبى جلوى آنها را مى گيرد؟! در پـاسـخ مـى گوييم : عصمت پيامبران نه به خاطر نداشتن غرايز و شهوات است ، بلكه آنان هـمـانند ساير انسانها از غرايز برخوردارند و نه به خاطر آن است كه كسى مانع آنان از گناه شود، بلكه برخاسته از نوع بينش و درجه يقين و ايمان آنان است .
منشاء عصمت از گناه
انـسـان ، مـوجـودى آزاد و انتخابگر است و كارهايش را بر اساس سود و زيان يا مصلحتى كه در انـجـام يـا تـرك آن مى بيند انتخاب مى كند. از اين رو، آگاهى و تشخيص نيك و بد نقش مهمى در انتخاب او دارد.افـراد مـردم از نـظـر درجـه ايمان و توجه به آثار گناه متفاوتند؛ هر اندازه ايمانشان قويتر و تـوجـه آنـهـا به زيان گناهان بيشتر باشد، پرهيز و خويشتن دارى آنان بيشتر مى شود و به همان نسبت ، از ارتكاب گناهان پيراسته و بركنارند. اگر درجه ايمان به حد يقين برسد، به گـونـه اى كـه آدمـى حـالت