بـا پـيشرفت علم و دانش بشرى و تكامل صنعت و تكنولوژى ، هر روزه با اختراعات و اكتشافات تـازه اى روبـرو مـى شـويـم از قـبـيـل ماشينهاى عظيم صنعتى ، دستگاههاى پيچيده كامپيوترى ، هـواپـيـمـاهـاى غول پيكر، ماهواره هاى فضايى و صدها نمونه ديگر از دستگاههاى دقيق و حساس الكـتـرونـيكى تا ناوهاى هواپيمابر، زيردرياييها و سفينه هاى فضايى . با دقت در اين موارد، مـى يـابيم كه در ساختمان آنها طرح ، نظم و حساب بسيار دقيقى به كار رفته و دانشمندان با دستگاههاى بسيار دقيق و تكنيك پيشرفته ، محاسبات و طرحهاى گسترده آن را انجام داده اند.اكـنـون سرى به جهان طبيعت بزنيم ، به هر گوشه اى از اين جهان پهناور كه بنگريد، در آن نـظـم و حـسـاب بـسـيـار دقـيـقـى مـشاهده خواهيد كرد. هر قدر كه دامنه علوم گسترده تر شود، با شـگـفـتـيـهـاى تازه اى از جهان آفرينش آشنا مى شويم و رازهاى تازه اى از اسرار خلقت كشف مى شود.((مـندليف ))، شيميدان بزرگ روسى ، عناصر شيميايى را بر اساس زياد شدن وزن اتمى آنها مـرتـب كـرد، عـنـاصـر در رديـفـهـا و گـروه هـاى مـشـابـه بـه شكل خاصى در جدول ، در كنار هم قرار گرفتند.نظم و ترتيب ، آن چنان در اين دسته بندى نمايان بود كه موجب شناسايى برخى از عناصر مى شد كه تا آن زمان ناشناخته بودند.اكـتـشـاف سـاخـتمان اتم ، نشان داد كه با همه اختلاف موجود در ميان اتمها، هر يك از آنها از سه جـُزء تـشـكـيـل شـده انـد: ((پـرتـون )) بـا بـار الكـتـريـكى مثبت ، ((الكترون )) با بار منفى و ((نوترون )) كه فاقد بار الكتريكى است . شماره الكترونها با پروتونها برابر است ، همه پـروتـونـهـا و نوترونهاى اتم در ((هسته )) قرار دارند و الكترونها در ((مدارهاى )) مختلف با سرعتى سرسام آور به دور هسته در گردش هستند. فاصله الكترونها تا هسته بسيار زياد است و بـيـشـتر حجم اتم را فضاى خالى تشكيل مى دهد. تا آنجا كه گفته اند اگر اين فضاى خالى مـوجـود در بـيـن اتمهاى تشكيل دهنده بدن انسان را از بين ببرند اندام انسان به قدرى كوچك مى شود كه بايد او را با ميكرسكوپ ديد، در حالى كه وزنش تغييرى نمى كند.(15)آب تـقـريـبـا سـه چـهارم مساحت زمين را پوشانيده و تاءثير فراوانى بر حرارت هوا و شرايط جـوى دارد.اگـر آب خـواص شـيـمـيـايـى پـيـش بـيـنـى شـده در جـدول تـنـاوبـى ـ مـنـدليـف ـ را داشـت ، تـغـيـيـرات جـوّى شكل بلاى آسمانى به خود مى گرفت ، وزن ملكولى آب هـيـجده است و بايد در حرارت و فشار معمولى به حالت گاز مى بود. آمونياك كه وزن ملكولى آن هـفـده اسـت در 33 درجـه سـانـتـى گـراد زيـر صفر در حالت بخار است در حالى كه آب مدت زيـادى بـه حـال مـايع باقى مى ماند و در درجات خيلى بالا بخار مى شود. اگر آب در برابر تغييرات حرارت زمين اين مقاومت را نداشت ، زمين قابل سكونت نبود. از ميان اجسام فقط آب است كه در حـال انـجـمـاد، وزن سبك ترى پيدا مى كند و اين خاصيت تاءثير مهمى در حيات موجودات دارد، چه اگر يخ در قعر درياها و رودخانه ها فرو مى رفت به تدريج يخها روى هم انباشته شده و دريـاهـا بـه صـورت تـوده جـامـدى در مـى آمدند. اما يخ به عوض فرو رفتن در