برخى از ادلّه نيابت - مبانی اندیشه اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی اندیشه اسلامی - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زمـيـنه براى تشكيل حكومت واجراى احكام اسلام فراهم شود. در گذشته با ابعاد رهبرى امام آشنا شـديـم ازميان آنها، هدايت باطنى ومعنوى امام بود كه همچنان در زمان غيبت نيز استمرار دارد و به تعبير روايت نقش امام غايب در اين دوران ، همچون خورشيد در پس ابر، نور هدايتش روشنى بخش راه مـردمـان اسـت . ازوظـايـف ديـگـر امـام ((مـرجـعـيـت مـذهـبـى )) و ((تـشـكـيـل حـكـومـت و زعـامـت سـيـاسـى )) بـر زمـيـن مـى بـاشـد. حـال وظـيـفـه مـردم در زمـان غـيـبـت چـيـسـت ؟ آيـا بـايـد بـطـور كـلى احـكـام اسـلام را تعطيل كرد و مسلمانان تحت فرمانروايى ديگران در آيند؟ يا بايستى ، مرجعيت مذهبى را از زعامت سياسى جدا كرد، يكى را به فقهاوديگرى را به سياستمداران داد؟

شعار جدايى دين ازسياست براى تثبيت همين مطلب طرح شده است . اگر چنين تفكيكى درباره احكام اسـلام روا بـود وحيطه نيابت فقيه اختصاص به بيان احكام داشت بايستى امام در دستورالعملى كـه در پـى مـى آيـد مـى فـرمـود: فـقـيـه احـكـام اسـلام را بـيـان كـنـد و رجال سياسى هم حكومت را بدست گيرند و آنرا اجرا كنند! از ادله اى كـه پـيـرامـون مـسـاءله امامت وارد شده است بطور عموم و از ادله نيابت بطور خصوص بـدسـت مـى آيـد كـه احـكـام اسـلام بـدون تـشـكيل حكومت و در دست گرفتن قدرت ضمانت اجرايى نخواهد داشت .

اگر خواسته باشيم كه همه احكام الهى وتعاليم آسمانى باهمه جنبه هاى آن اجرا شـود نـاگـزيـر از تـشـكـيـل حـكـومـت خـواهـيـم بـود؛ زيـرا در غـيـر ايـنـصـورت در عمل تعطيل بخش عظيمى از احكام اسلام را پذيرفته ايم .

برخى از ادلّه نيابت

الف ـ اميرمؤ منان (ع ) از پيامبر(ص ) روايت مى كند كه آنحضرت فرمود:

((اَللّهـُمَّ ارْحـَمْ خـُلَفـائى ، قـيلَ: يارَسُولَاللّهِ(ص )، وَمَنْ خُلَفائُكَ؟ قالَ:

اَلَّذينَ يَاْتُونَ بَعْدى وَ يَرْوُونَ حَديثى وَ سُنَّتى ))(156)

خدايا، جانشينان مرا رحمت كن . گفته شد: اى پيامبر خدا(ص )، جانشينان شما كيستند؟ فرمود: آنان كه پس از من مى آيند و حديث وسنت مرا روايت مى كنند.

ب ـ در قسمتى ازمقبوله # ((عُمَرِبْن حَنْظَلَه )) آمده است :

((مـَنْ كـانَ مِنْكُمْ قَدْرَوى حَديثَنا وَنَظَرَ فى حَلالِنا وَ حَرامِنا وَ عَرَفَ اَحْكامَنا فَلْيَرْضَوْا بِهِ حَكَماً فَاِنّى قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حاكِماً فَاِذا حَكَمَ بِحُكْمِنا فَلَمْ يَقْبَلْهُ مِنْهُ فَاِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُكْمِ اللّه وَ عَلَيْنارَدَّ وَ الرّادُّ عَلَيْنا الرّادُّ عَلَى اللّهِ وَهُوَ عَلى حَدِّ الشِّرْكِ بِاللّهِ))(157)

هـر كـس از شـمـا كـه حـديث ما را روايت كند ودر حلال و حرام ما نظر دهد و احكام ما را بشناسد پس بايد به حكم او گردن نهند. زيرا من او را بر شما حاكم قرار دادم ، پس اگر به حكم مافرمان داد وآنرا از او نپذيرفتند، همانا حكم خدا را ناچيز شمرده است و ـ حكم ـ ما را ردّ كرده است و هركس كه ـ حكم ـ ما را رد كند در واقع ـ حكم ـ خدا را ردّ كرده است و اين در حدّ شرك به خداوند است .

3ـ قسمتى از روايتى كه از امام حسين (ع ) نقل شده چنين است :

((وَ ذلِكَ بـِاَنَّ مـَجـارى الاُْمـُورِ وَالاَْحـْكـامِ عـَلى اَيـْدِى الْعـُلَمـاءِ بـِاللّهِ والاُْمـَنـاءِ عـَلى حـَلالِهِ وَ حَرامِهِ))(158)

و ايـن بـخـاطـر آنـسـت كـه مـجـارى امـور ـ مردم ـ و احكام ـ دين ـ در دست عالمان خدايى است كه بر حلال و حرامش امين هستند.

ايـنـها تنها نمونه اى از روايت هاى فراوانى است كه وظيفه مردم را درزمان غيبت بيان كرده است . از مـجـموع روايات ، ويژگى هاى عالمانى كه بايستى به آنان رجوع شود و حيطه وظيفه آنان معلوم مى شود كه عناوين آن در قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران آمده است .

/ 94