دانـسـتـيـم كـه اصل معاد را مى توان با دلايل عقلى به اثبات رساند، ولى براى شناخت كيفيت آن بـايـد بـه آيـات قرآن كريم و روايات پيشوايان دين مراجعه كنيم زيراخصوصيات و ويژگى هـاى جـهان پس ازمرگ ، از قلمرو شناخت و آگاهى انسان بيرون است و راهى براى آگاهى از آن ، جز منبع وحى وجود ندارد.دربـاره چـگـونـگى زنده شدن مردگان در روز قيامت ، نظريه هاى مختلفى وجود دارداينك پس از ذكر پاره اى از آنها، سخن قرآن شريف را پيرامون زنده شدن مجدد انسانها، توضيح خواهيم داد.
1ـ معاد روحانى
گـروهـى از فلاسفه تنها به معاد روحانى معتقد هستند. اينها مى گويند كه پس از مرگ ارتباط روح نـسـبـت بـه بـدن قـطـع مـى گـردد و از آنجا كه روح موجودى پيراسته از ماده است ، فنا و نيستى در آن راه ندارد وپس از مفارقت از بدن باقى و جاويد خواهد ماند.ايـن گـروه چـون نـتـوانـسـتـه انـد اشـكـالات مـعـاد جـسـمـانـى را حل كنند، اين كاخ بى پايه را بنيان نهاده اند، در حالى كه با كمترين دقتى روشن مى شود كه در بحث معاد، سخن درباره زنده شدن ديگر بار انسان است واين سخن درباره روح ، كه به عقيده خود اينها فنا و نيستى درآن راه ندارد، سخنى بى مورد است .
2 ـ معاد جسمانى و روحانى
دسـتـه دوم بـه مـعـاد جـسمى و روحى معتقد هستند و مى گويند روح در سراى ديگر به بدن باز خواهد گشت .
ديدگاه قرآن در چگونگى معاد
گـفـتـيـم كـه بـحـث دربـاره كـيـفـيـت مـعـاد، ازحـوزه شـنـاخـت وحيطه آگاهى بشر بيرون است و در اصـل مـسـاءله اى نـيـسـت كـه بـتـوان بـراى آن بـه بـرهـان واستدلال عقلى استناد كرد. بوعلى سينا هم به همين جهت گفته است كه ((بخشى ازمعاد از طريق شرع نقل شده است وشريعت آن را پذيرفته است وراهى براى اثبات آن ، جز از طريق شرع وجود ندارد.))(201)بـنـابـرايـن دربـاره كـيـفيت معاد، بايد به قرآن كريم و احاديث و روايات پيشوايان دين مراجعه كـرد. واژه ها وتعبيراتى كه درباره معاد و زنده شدن انسانها در روز باز پسين ، در آيات قرآن كـريـم آمـده اسـت ، بـه روشـنـى بـيـانـگـر اين است كه زندگى نوين انسانها درآن جهان ، تنها زندگى روحانى نيست و روح دگرباره به همين بدن تعلق خواهد گرفت و غالباً انكار منكران معاد يا ترديد شكاكان نسبت به معاد، به انكار و ترديد معاد جسمانى باز مى گردد.از ميان آيات فراوانى كه در اين باره آمده است به ذكر نمونه هايى كوتاه اكتفا مى كنيم :1ـ در بـرخى از آيات سخن از زنده شدن استخوانها به ميان مى آيد و در مقام پاسخ به كسانى كه زنده شدن استخوانها را امرى محال ونشدنى مى پنداشتند مى فرمايد:((قُلْ يُحْييهَا الَّذى اَنْشَاَها اَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ))(202)بـگـو: استخوانهاى پوسيده را آنكسى زنده مى كند كه آنها را براى بار نخست آفريد و او به همه مخلوقات