تجسم عمل
اعـمـال مـا صـورتـى مـُلكـى و مـادّى دارد كـه فـانـى ومـوقـت اسـت و آن همان است كه در اين جهان بـصـورت سـخـن يـا عـمـلى آشـكـار مـى گـردد، جـنـبـه ديـگـر اعـمـال ، صـورت مـَلكـوتـى آنـهـا اسـت كـه پـس از صـدور عـمـل ازمـا، هـرگـز فـانـى نـمـى شـود و از بـيـن نـمـى رود. اعـمـال مـا بـا ايـن چـهـره و سـيـمـاى مـلكـوتـى بـاقـى هـسـتـنـد ومـا سـرانـجـام بـه آن اعمال خواهيم رسيد وآنها را با همان سيما وچهره مشاهده خواهيم كرد.زنـى كـوتـاه قـامت جهت سئوالى به حضور پيامبر(ص ) مشرف شد. پس از رفتن او، ((عايشه )) كـوتـاه قـامـتـى او را بـا دسـت خـويـش نـشـان داد. پـيـامـبـر فـرمـود: خلال كن ، عايشه گفت : مگر چيزى خوردم اى رسول خدا؟حضرت فرمود خلال كن . عايشه خلال كرد و پاره گوشتى از دهانش افتاد.(217)در حـقـيـقـت پـيامبر با تصرف ملكوتى ، واقعيت ملكوتى و اخروى غيبت را درهمين جهان به عايشه ارائه داد، زيرا غيبت مؤ من خوردن گوشت ميته اوست .((قـيـس بـن عـاصـم )) صـحـابـى رسـول خـدا مى گويد: روزى با جمعى از ((بنى تميم )) خدمت پـيـامـبر (ص ) شرفياب شديم . گفتم : اى رسول خدا، ما در صحرا زندگى مى كنيم و كمتر از حـضـور شـمـا بـهـره مـنـد مـى شـويـم ، مـا رامـوعـظـه فـرمـايـيـد. رسول گرامى (ص ) پند واندرزهاى بس گرانمايه اى فرمود كه بخشى از آن چنين است :((نـاگـزير تو را همنشينى خواهد بود كه ازتو جدانمى گردد. با تو دفن مى شود در حاليكه تومرده و او زنده است . همراه تو اگر شريف وگرامى باشد، تو را گرامى خواهد داشت و اگر ناهنجار و نابكار باشد تو را به دست حوادث مى سپارد. ازآن پس او با تو محشور مى گرددو در رسـتـاخـيـز بـا تـوبـرانـگـيـخـتـه مـى شـود و تـومـسـؤ ول آ ن خـواهى بود. پس نيك بنگر آن همنشينى راكه بر مى گزينى ، نيك باشد. چون اگر نيك بـاشـد مـايـه انـس و شادمانى توخواهد بود وگرنه موجب وحشت وترس تو مى گردد. آن همنشين كردار و عمل توست .))(218)سعدى در اين زمينه مى گويد:خرما نتوان خورد از اين خار كه كشتيم برحرف معاصى خط عذرى نكشيديم پيرى و جوانى پى هم چون شب و روزند چون مرغ براين كنگره تاكى بتوان خوان ما را عجب ار پشت و پناهى بود آنروز گرخواجه شفاعت نكند روز قيامت باشدكه عنايت برسد ور نه مپندار با اين عمل دوزخيان كاهل بهشتيم ديبا نتوان كرد از ين پشم كه رشتيم پهلوى كبائر حسناتى ننوشتيم ماشب شدو روزآمد و بيدار نگشتيم يكروز نگه كن كه برين كنگره خشتيم كامروز كسى را نه پناهيم و نه پشتيم شايد كه زمشاطه نرنجيم كه زشتيم با اين عمل دوزخيان كاهل بهشتيم با اين عمل دوزخيان كاهل بهشتيم