تجسم عمل - مبانی اندیشه اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی اندیشه اسلامی - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تـَمـَثُّل مى يابد و تلاوت قرآن صورتى زيبا مى شود ودر كنار انسان قرار مى گيرد وغيبت و رنجانيدن مردم بشكل خورشت سگان جهنم در مى آيد.

تجسم عمل

اعـمـال مـا صـورتـى مـُلكـى و مـادّى دارد كـه فـانـى ومـوقـت اسـت و آن همان است كه در اين جهان بـصـورت سـخـن يـا عـمـلى آشـكـار مـى گـردد، جـنـبـه ديـگـر اعـمـال ، صـورت مـَلكـوتـى آنـهـا اسـت كـه پـس از صـدور عـمـل ازمـا، هـرگـز فـانـى نـمـى شـود و از بـيـن نـمـى رود. اعـمـال مـا بـا ايـن چـهـره و سـيـمـاى مـلكـوتـى بـاقـى هـسـتـنـد ومـا سـرانـجـام بـه آن اعمال خواهيم رسيد وآنها را با همان سيما وچهره مشاهده خواهيم كرد.

زنـى كـوتـاه قـامت جهت سئوالى به حضور پيامبر(ص ) مشرف شد. پس از رفتن او، ((عايشه )) كـوتـاه قـامـتـى او را بـا دسـت خـويـش نـشـان داد. پـيـامـبـر فـرمـود: خلال كن ، عايشه گفت : مگر چيزى خوردم اى رسول خدا؟

حضرت فرمود خلال كن . عايشه خلال كرد و پاره گوشتى از دهانش افتاد.(217)

در حـقـيـقـت پـيامبر با تصرف ملكوتى ، واقعيت ملكوتى و اخروى غيبت را درهمين جهان به عايشه ارائه داد، زيرا غيبت مؤ من خوردن گوشت ميته اوست .

((قـيـس بـن عـاصـم )) صـحـابـى رسـول خـدا مى گويد: روزى با جمعى از ((بنى تميم )) خدمت پـيـامـبر (ص ) شرفياب شديم . گفتم : اى رسول خدا، ما در صحرا زندگى مى كنيم و كمتر از حـضـور شـمـا بـهـره مـنـد مـى شـويـم ، مـا رامـوعـظـه فـرمـايـيـد. رسول گرامى (ص ) پند واندرزهاى بس ‍ گرانمايه اى فرمود كه بخشى از آن چنين است :

((نـاگـزير تو را همنشينى خواهد بود كه ازتو جدانمى گردد. با تو دفن مى شود در حاليكه تومرده و او زنده است . همراه تو اگر شريف وگرامى باشد، تو را گرامى خواهد داشت و اگر ناهنجار و نابكار باشد تو را به دست حوادث مى سپارد. ازآن پس او با تو محشور مى گرددو در رسـتـاخـيـز بـا تـوبـرانـگـيـخـتـه مـى شـود و تـومـسـؤ ول آ ن خـواهى بود. پس نيك بنگر آن همنشينى راكه بر مى گزينى ، نيك باشد. چون اگر نيك بـاشـد مـايـه انـس و شادمانى توخواهد بود وگرنه موجب وحشت وترس تو مى گردد. آن همنشين كردار و عمل توست .))(218)

سعدى در اين زمينه مى گويد:

  • خرما نتوان خورد از اين خار كه كشتيم برحرف معاصى خط عذرى نكشيديم پيرى و جوانى پى هم چون شب و روزند چون مرغ براين كنگره تاكى بتوان خوان ما را عجب ار پشت و پناهى بود آنروز گرخواجه شفاعت نكند روز قيامت باشدكه عنايت برسد ور نه مپندار با اين عمل دوزخيان كاهل بهشتيم

  • ديبا نتوان كرد از ين پشم كه رشتيم پهلوى كبائر حسناتى ننوشتيم ماشب شدو روزآمد و بيدار نگشتيم يكروز نگه كن كه برين كنگره خشتيم كامروز كسى را نه پناهيم و نه پشتيم شايد كه زمشاطه نرنجيم كه زشتيم با اين عمل دوزخيان كاهل بهشتيم با اين عمل دوزخيان كاهل بهشتيم

جهات ارزش عمل

حسن فعلى و حسن فاعلى

رفـتـارى كـه از انـسـان سـر مـى زنـد و عـمـلى كـه انـجـام مـى دهـد، از دو نـظـر قـابـل تـوجـه و

/ 94