غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • دوش ناگه آمد و در جان نشست
    عالمى بر منظر معمور بود
    چون ز جانان اين سخن بشنيد جان
    گنج در جاى خراب اوليتر است
    هيچ يوسف ديده اى كز تخت و تاج
    چون ز جانان اين سخن بشنيد جان
    گرچه پيدا برد دل از دست من
    چون مرا تنها بديد آن ماه روى
    چون ز جانان اين سخن بشنيد جان
    جان بده وانگه نشست ما طلب
    از سر جان چون تو برخيزى تمام
    چون ز جانان اين سخن بشنيد جان
    چون ز جانان اين سخن بشنيد جان
    خويشتن را خويشتن آن وقت ديد
    چون ز جانان اين سخن بشنيد جان

    دايما در نيستى سرگشته بوددايما در نيستى سرگشته بود

  • خانه ويران كرد و در پيشان نشست
    او چرا در خانه ى ويران نشست
    چون ز جانان اين سخن بشنيد جان
    گنج بود او در خرابى زان نشست
    چون دلش بگرفت در زندان نشست
    چون ز جانان اين سخن بشنيد جان
    آمد و بر جان من پنهان نشست
    گفت تنها بيش ازين نتوان نشست
    چون ز جانان اين سخن بشنيد جان
    كه توان با جان بر جانان نشست
    من كنم آن ساعتت در جان نشست
    چون ز جانان اين سخن بشنيد جان
    خويش را درباخت و سرگردان نشست
    كو چو گويى در خم چوگان نشست
    چون ز جانان اين سخن بشنيد جان

    زان چنين عطار زان حيران نشستزان چنين عطار زان حيران نشست

/ 896