با تو سرى در ميان خواهد بدن هر كه زان سر يافت يك ذره نشان كار ما در پيش او چون ذره اى محرم آن شو كه گر آن نبودت هر نفس كان در حضور او زنى كار ما در پيش او چون ذره اى ور نخواهد بود همراهت حضور واى بر حال كسى كو بر مجاز كار ما در پيش او چون ذره اى مرد دايم همچنان كاينجا زيد تا نپندارى كه هر كو خار بود كار ما در پيش او چون ذره اى هرچه اينجا ذره ذره مي كنى اين همه آمد شد و وعد و وعيد كار ما در پيش او چون ذره اى تو بكوش و جهد كن تا پى برى هر كه بى او آستين در خون گرفت كار ما در پيش او چون ذره اى محرم او شو كه كار هر دو كون ترك كن كار زمين و آسمان كار ما در پيش او چون ذره اى چون به حضرت زود نتوان رفت از آنك جمله ى ذرات عالم لاجرم كار ما در پيش او چون ذره اى بر كناره مي شو از هر سايه اى در بر آن كار عالى كار خلق كار ما در پيش او چون ذره اى كار ما در پيش او چون ذره اى چون جهان آنجا كف و دودى بود كار ما در پيش او چون ذره اى
كان وراى جسم و جان خواهد بدن از دو عالم بى نشان خواهد بدن كار ما در پيش او چون ذره اى تا ابد عمرت زيان خواهد بدن عمر تو آن است و آن خواهد بدن كار ما در پيش او چون ذره اى پس عذاب جاودان خواهد بدن زان حقيقت بر كران خواهد بدن كار ما در پيش او چون ذره اى چون بميرد همچنان خواهد بدن روز محشر گلستان خواهد بدن كار ما در پيش او چون ذره اى جمله در پيشت عيان خواهد بدن از براى امتحان خواهد بدن كار ما در پيش او چون ذره اى زانكه كار ناگهان خواهد بدن محرم آن آستان خواهد بدن كار ما در پيش او چون ذره اى محو و گم در يك زمان خواهد بدن زانكه اين كف وان دخان خواهد بدن كار ما در پيش او چون ذره اى پرده در پرده نهان خواهد بدن سوى آن حضرت دوان خواهد بدن كار ما در پيش او چون ذره اى زانكه كارى در ميان خواهد بدن اشترى بر نردبان خواهد بدن كار ما در پيش او چون ذره اى در بر هفت آسمان خواهد بدن پس چه جاى صد جهان خواهد بدن كار ما در پيش او چون ذره اى
لطفا منتظر باشید ...
