غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • رهبان دير را سبب عاشقى چه بود
    از نيستى دو ديده به كس مي نكرد باز
    باده ز دست دوست دمادم همى كشيد
    چون در فتاد در محن عشق زان سپس
    در ملت مسيح روا نيست عاشقى
    باده ز دست دوست دمادم همى كشيد
    مانا كه يار ما به خرابات برگذشت
    مي گفت هر كه دوست كند در بلا فتد
    باده ز دست دوست دمادم همى كشيد
    رهبان طواف دير همى كرد ناگهان
    برشد به بام دير چو رخسار او بديد
    باده ز دست دوست دمادم همى كشيد
    ديوانه شد ز عشق و برآشفت در زمان
    آتش به دير در زد و بتخانه در شكست
    باده ز دست دوست دمادم همى كشيد
    باده ز دست دوست دمادم همى كشيد
    سرمست و بيقرار همى گفت و مي گريست
    باده ز دست دوست دمادم همى كشيد



  • كو روى را ز دير به خلقان نمي نمود
    ور راستى روان خلايق همى ربود
    باده ز دست دوست دمادم همى كشيد
    در مهر دل عبادت عيسى همى شنود
    او عاشق از چه بود و چرا در بلا فزود
    باده ز دست دوست دمادم همى كشيد
    وز حال دل به نغمه سرودى همى سرود
    عاشق زيان كند دو جهان از براى سود
    باده ز دست دوست دمادم همى كشيد
    كاواز آن نگار خراباتيان شنود
    از آرزوش روى به خاك اندرون بسود
    باده ز دست دوست دمادم همى كشيد
    زنجير نعت صورت عيسى بريد زود
    وز سقف دير او به سما بر رسيد دود
    باده ز دست دوست دمادم همى كشيد
    زنگ بلا ز ساغر و مطرب همى زدود
    ناكردنى بكردم و نابودنى ببود
    باده ز دست دوست دمادم همى كشيد



/ 896