غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اى از شكنج زلفت هرجا كه انقلابي




  • اى از شكنج زلفت هرجا كه انقلابى
    در پيش ژس رويت شمس و قمر خيالى
    خواهم كه مست باشى در ماهتاب خفته
    بى تنگى دهانت جان مانده در مضيقى
    چون چشم نيم خوابت بيدار كرد فتنه
    خواهم كه مست باشى در ماهتاب خفته
    آن چشمه اى كه لعلت سيراب شد از آنجا
    من تاب مى نيارم تابى ز زلف كم كن
    خواهم كه مست باشى در ماهتاب خفته
    اى گنج آفرينش دلها خراب از تو
    در شش جهات عالم از هشت خلد خوشتر
    خواهم كه مست باشى در ماهتاب خفته
    خواهم كه مست باشى در ماهتاب خفته
    گه كرده بر رخ تو از برگ گل نارى
    خواهم كه مست باشى در ماهتاب خفته

    اين آرزوست اکنون عطار را ز عالماين آرزوست اکنون عطار را ز عالم

  • هرگز نتافت بر كس چون رويت آفتابى
    در جنب طاق چشمت نيل فلك سرابى
    خواهم كه مست باشى در ماهتاب خفته
    بى آتش رخ تو دل گشته چون كبابى
    ناموس شوخ چشمان آنجا نمود خوابى
    خواهم كه مست باشى در ماهتاب خفته
    در خلد هيچ حورى آنجا نيافت آبى
    تا كى بود ز زلفت در دل فتاده تابى
    خواهم كه مست باشى در ماهتاب خفته
    آرام گير با من چون گنج در خرابى
    در تو نگاه كردن در نور ماهتابى
    خواهم كه مست باشى در ماهتاب خفته
    من بر رخت فشانده از چشم تر گلابى
    گه خورده با لب تو از جام جم شرابى
    خواهم كه مست باشى در ماهتاب خفته

    اين آرزوى او را هين باز ده جوابىاين آرزوى او را هين باز ده جوابى

/ 896