غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • منم اندر قلندرى شده فاش
    همه افسوس خواره و همه رند
    چون نيم زاهد و نيم فاسق
    ترك نيك و بد جهان گفته
    دام ديوانگى بگسترده
    چون نيم زاهد و نيم فاسق
    ساقيا چند خسبى آخر خيز
    بنشان از دلم غبار به مى
    چون نيم زاهد و نيم فاسق
    گر تو در معرفت شكافى موى
    يك سر موى بيش و كم نشود
    چون نيم زاهد و نيم فاسق
    تو چه دانى كه در نهاد كيف
    عاشقى خواه اوفتاده ز شوق
    چون نيم زاهد و نيم فاسق
    چه كنى زاهدى كه از سردى
    زاهد خام خويش بين هرگز
    چون نيم زاهد و نيم فاسق
    هست زاهد چو آن دروگر بد
    مرد ايار باش و هيچ مترس
    چون نيم زاهد و نيم فاسق
    من نيم خرده گير و خرده شناس
    دور باشيد از كسى كه مدام
    چون نيم زاهد و نيم فاسق
    چون نيم زاهد و نيم فاسق
    چه خبر دارى اين دم اى عطار
    چون نيم زاهد و نيم فاسق



  • در ميان جماعتى اوباش
    همه دردى كش و همه قلاش
    چون نيم زاهد و نيم فاسق
    كه جهان خواه باش و خواه مباش
    تا به دام اوفتاده عقل معاش
    چون نيم زاهد و نيم فاسق
    كه سپهرت نمي دهد خشخاش
    كه تويى صحن سينه را فراش
    چون نيم زاهد و نيم فاسق
    ور زبان تو هست گوهر پاش
    زانچه بنگاشت در ازل نقاش
    چون نيم زاهد و نيم فاسق
    آفتاب است روح يا خفاش
    بر سر فرش شمع همچو فراش
    چون نيم زاهد و نيم فاسق
    بجهد بيست رش ز بيم رشاش
    نشود پخته گر نهى در داش
    چون نيم زاهد و نيم فاسق
    كه كند سوى خود هميشه تراش
    كه نترسد ز مردگان نباش
    چون نيم زاهد و نيم فاسق
    كه ندارم ز خرده هيچ قماش
    كفر دارد نهفته ايمان فاش
    چون نيم زاهد و نيم فاسق
    از چه قومم بدانمى اى كاش
    تا قدم درنهى درين ره باش
    چون نيم زاهد و نيم فاسق



/ 896