غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • نشستى در دل من چونت جويم
    تو با من در درون جان نشسته
    چو دريا گشت چشم من ز شوقت
    چو فردا گم نخواهى بود جاويد
    مرا گويى چو گم گردى مرا جوى
    چو دريا گشت چشم من ز شوقت
    چو راهت را نه سر پيداست نه پاى
    يقين دانم كه در دستم كم آيى
    چو دريا گشت چشم من ز شوقت
    چو در دستم نمي آيى ز يك وجه
    چو هر دم مي كنى صد رنگ ظاهر
    چو دريا گشت چشم من ز شوقت
    نيايى ذره اى در دست هرگز
    نميرم تا ابد گر درد خود را
    چو دريا گشت چشم من ز شوقت
    چو دريا گشت چشم من ز شوقت
    شكر ريز فريدم مى نبايد
    چو دريا گشت چشم من ز شوقت



  • دلم خون شد مگر در خونت جويم
    من از هر دو جهان بيرونت جويم
    چو دريا گشت چشم من ز شوقت
    پس آن بهتر بود كاكنونت جويم
    چو بى چونى تو آخر چونت جويم
    چو دريا گشت چشم من ز شوقت
    نه سر نه پاى چون گردونت جويم
    اگرچه هر زمان افزونت جويم
    چو دريا گشت چشم من ز شوقت
    از آن هر روز ديگرگونت جويم
    سزد گر همچو بوقلمونت جويم
    چو دريا گشت چشم من ز شوقت
    اگر هر دم به صد افسونت جويم
    مفرح از لب ميگونت جويم
    چو دريا گشت چشم من ز شوقت
    چگونه لل مكنونت جويم
    شكر از خنده ى موزونت جويم
    چو دريا گشت چشم من ز شوقت



/ 896