غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كجايى اى دل و جانم مگر كه در دل و جاني




  • كجايى اى دل و جانم مگر كه در دل و جانى
    به هيچ جاى نشانى نداد هيچ كس از تو
    اميد ما همه آن است در ره تو كه يك دم
    عجب بمانده ام از ذات و از صفات تو دايم
    چه گوهرى تو كه در عرصه ى دو كون نگنجى
    اميد ما همه آن است در ره تو كه يك دم
    منم كه هستى من بند ره شدست درين ره
    من از خودى خود افتاده ام به چاه طبيعت
    اميد ما همه آن است در ره تو كه يك دم
    در آرزوى تو عمرى به سر دويدم و اكنون
    چه باشد ار ز سر لطف جان تشنه لبان را
    اميد ما همه آن است در ره تو كه يك دم
    اميد ما همه آن است در ره تو كه يك دم
    ز اشتياق تو عطار از دو كون فنا شد
    اميد ما همه آن است در ره تو كه يك دم



  • كه كس نمي دهد از تو به هيچ جاى نشانى
    نشانى از تو كسى چون دهد كه برتر از آنى
    اميد ما همه آن است در ره تو كه يك دم
    كز آفتاب هويداترى اگرچه نهانى
    همه جهان ز تو پر گشت و تو برون ز جهانى
    اميد ما همه آن است در ره تو كه يك دم
    تويى كه از تويى خود مرا ز من برهانى
    مرا ز چاه به ماه ار بر آورى تو توانى
    اميد ما همه آن است در ره تو كه يك دم
    چو در سر آمدم آخر مرا به سر چه دوانى
    از آن شراب دل آشوب قطره اى بچشانى
    اميد ما همه آن است در ره تو كه يك دم
    ز بوى خويش نسيمى به جان ما برسانى
    از آن او بود اين و از آن خويش تو دانى
    اميد ما همه آن است در ره تو كه يك دم



/ 896