غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • هرگز دل پر خون را خرم نكنى دانم
    اى شادى غمگينان چون تو به غمم شادى
    آن روز كه دل بردى گفتى ببرم جانت
    چون دم دهيم دايم گر دم زنم و گرنه
    هر روز وفادارى من بيش كنم دانى
    آن روز كه دل بردى گفتى ببرم جانت
    چون راز دل از اشكم پنهان به نمي ماند
    گفتى كه اگر خواهى تا عهد كنم با تو
    آن روز كه دل بردى گفتى ببرم جانت
    آن روز كه دل بردى گفتى ببرم جانت
    سهل است اگرم كشتى از جان بحلت كردم
    آن روز كه دل بردى گفتى ببرم جانت

    با خيل گران جانان بنشسته اى و يکدمبا خيل گران جانان بنشسته اى و يکدم

  • مجروح توام دانى مرهم نكنى دانم
    يكدم دل پر غم را بى غم نكنى دانم
    آن روز كه دل بردى گفتى ببرم جانت
    با خويشتنم يكدم همدم نكنى دانم
    مويى ز جفاكارى تو كم نكنى دانم
    آن روز كه دل بردى گفتى ببرم جانت
    در پرده ى يك رازم محرم نكنى دانم
    گر عهد كنى با من محكم نكنى دانم
    آن روز كه دل بردى گفتى ببرم جانت
    اى راحت جان و دل اين هم نكنى دانم
    صعب است كه بعد از من ماتم نكنى دانم
    آن روز كه دل بردى گفتى ببرم جانت

    عطار سبک دل را خرم نکنى دانمعطار سبک دل را خرم نکنى دانم

/ 896