غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • جان به لب آوردم اى جان درنگر
    چند خواهم بود نى دنيا نه دين
    بى سر زلف تو چون ديوانه اى
    دور از روى تو كار خويش را
    مي فروشم آبروى خويشتن
    بى سر زلف تو چون ديوانه اى
    گر نگه كردن به من ننگ آيدت
    تا فتادم از تو يوسف روى دور
    بى سر زلف تو چون ديوانه اى
    بى سر زلف تو چون ديوانه اى
    چون به جز تو ننگرم من در دو كون
    بى سر زلف تو چون ديوانه اى

    عشق در وصل تو عطار راعشق در وصل تو عطار را

  • مي شوم با خاك يكسان درنگر
    عاجز و فرتوت و حيران درنگر
    بى سر زلف تو چون ديوانه اى
    مي نبينم روى درمان درنگر
    بر درت چون خاك ارزان درنگر
    بى سر زلف تو چون ديوانه اى
    سوى من از ديده پنهان درنگر
    مانده ام در چاه و زندان درنگر
    بى سر زلف تو چون ديوانه اى
    سر نهادم در بيابان درنگر
    تو به من نيز آخر اى جان درنگر
    بى سر زلف تو چون ديوانه اى

    کرد غرق بحر هجران درنگرکرد غرق بحر هجران درنگر

/ 896