غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • گر مردى خويشتن ببينيم
    ديگر نزنيم لاف مردى
    صبح رخ او پديد آمد
    كارى عجب اوفتاده ما را
    تا زهر چو انگبين نگردد
    صبح رخ او پديد آمد
    سر رشته ى دل ز دست داديم
    اى ساقى درد درد در ده
    صبح رخ او پديد آمد
    ما در ره يار سر ببازيم
    آبى در ده صبوحيان را
    صبح رخ او پديد آمد
    صبح رخ او پديد آمد
    ما مستانيم و همچو عطار
    صبح رخ او پديد آمد



  • اندر پس دوكدان نشينيم
    وز شرم ره زنان گزينيم
    صبح رخ او پديد آمد
    پيمانه ى زهر و انگبينيم
    يك ذره جمال او نبينيم
    صبح رخ او پديد آمد
    كين چيست كه ما كنون درينيم
    كامروز وراى كفر و دينيم
    صبح رخ او پديد آمد
    وانگه پس كار خود نشينيم
    كز عشق به سينه آتشينيم
    صبح رخ او پديد آمد
    ما جمله صبوحيان ازينيم
    از مستى خويش شرمگينيم
    صبح رخ او پديد آمد



/ 896