غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • زلف شبرنگش شبيخون مي كند
    نيست در كافرستان مويى روا
    ور بخندد جمله ى ذرات را
    زلف او كافتاده بينم بر زمين
    زلف او چون از درازى بر زمين است
    ور بخندد جمله ى ذرات را
    زلف او ليلى است و خلقى از نهار
    آنچه رستم را سزد بر پشت رخش
    ور بخندد جمله ى ذرات را
    اين چه باشد كرد و خواهد كرد نيز
    روى او كافاق يكسر ژس اوست
    ور بخندد جمله ى ذرات را
    گر كند يك جلوه خورشيد رخش
    ذره اى ژس رخش دعوى حسن
    ور بخندد جمله ى ذرات را
    از سر يك مژه چشم ساحرش
    يارب ابروى كژش بر جان من
    ور بخندد جمله ى ذرات را
    عقل كل در حسن او مدهوش شد
    گر سخن گويد چو موسى هر كه هست
    ور بخندد جمله ى ذرات را
    ور بخندد جمله ى ذرات را
    گر بگويم قطره هاى اشك من
    ور بخندد جمله ى ذرات را

    هر زمان زيباتر است او تا فريدهر زمان زيباتر است او تا فريد

  • وز سر هر موى صد خون مي كند
    آنچه او زان موى شبگون مي كند
    ور بخندد جمله ى ذرات را
    صيد در صحراى گردون مي كند
    تاختن بر آسمان چون مي كند
    ور بخندد جمله ى ذرات را
    از سر زنجير مجنون مي كند
    زلف او بر روى گلگون مي كند
    ور بخندد جمله ى ذرات را
    تا نپندارى كه اكنون مي كند
    هر زمانى رونق افزون مي كند
    ور بخندد جمله ى ذرات را
    عرش را با خاك هامون مي كند
    از سر خورشيد بيرون مي كند
    ور بخندد جمله ى ذرات را
    چرخ را در سينه افسون مي كند
    راست اندازى چه موزون مي كند
    ور بخندد جمله ى ذرات را
    كز لبش در باده افيون مي كند
    دايمش از شوق هارون مي كند
    ور بخندد جمله ى ذرات را
    با زلال خضر معجون مي كند
    خنده ى او در مكنون مي كند
    ور بخندد جمله ى ذرات را

    وصف او هر دم دگرگون مي کندوصف او هر دم دگرگون مي کند

/ 896