مورد اعتماد - ره توشه عتبات عالیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ره توشه عتبات عالیات - نسخه متنی

ج‍م‍ع‍ی‌ از ن‍وی‍س‍ن‍دگ‍ان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


مورد اعتماد


عثمان بن سعيد در نزد امامِ يازدهم، فردى امين و مورد اعتماد بود. روزىاحمدبن اسحاق كه پيشتر درباره وكيل و نماينده امام هادى(عليه السلام) از آن حضرت سؤالكرده بود، در عصر امام حسن عسكرى(عليه السلام) به حضور ايشان رسيد و همان پرسش را عنوان كرد و گفت:

«گاهى از فيض ديدار شما محروم مانده، در همه حال سعادت حضور در نزد شما را ندارم; گفتار چه شخصى را بپذيرم و از دستور چه كسى پيروى كنم؟»

امام در پاسخ فرمود:

«هذا أبو عمرو الثقة الأمين ثقة الماضي و ثقتي في المحيا و الممات، فما قاله لكم فعنّي يقوله، و ما أدّى إليكم فعنّي يؤدّيه».(2)

«اين ابوعمرو، مورد اعتماد و امين من است، هم در گذشته (نزد امام هادى(عليه السلام) ) و هم نزد ما مورد وثوق است ـ چه در زمان حيات و چه در زمان ممات ـ آنچه را او به شما برساند از طرف من رسانده است.»

ابوالعباس حميرى (از شخصيتهاى برجسته شيعه) مى گويد:

«بسيار رخ مى داد كه درباره اين حديث با هم مذاكره مى كرديم و مقام والاى عثمان بن سعيد را مى ستوديم.»(3)

1. كتاب الغيبه، ص354 ; الامام المهدى من المهد الى الظهور، ص2002 . الغيبة للطوسي، ص3543 . بحارالأنوار، ج51 ، ص344

صفحه 356 اسحاق بن اسماعيل ـ يكى از ياران امام عسكرى(عليه السلام) كه به واسطه نمايندگان آن حضرت با ايشان در ارتباط بود(1) ـ نامه اى را از حضرت دريافت كرد كه در آن ضمن سفارش به ملاقات با عثمان، از خصوصيات نيك آن وكيل چنين ياد شده بود:

«فلا تخرجنّ من البلدة حتّى تلقى العمري ـ رضي الله عنه برضاي عنه ـ و تسلّم عليه و تعرفه و يعرفك فإنّه الطاهر الأمين العفيف القريب منّا و إلينا، فكلّ ما يحمل إلينا من شيء من النواحي، فإليه يصير آخر أمره، ليوصل ذلك إلينا».(2)

«... از شهر خارج مشو تا عمرى را ـ كه خداى به رضايت من از او خشنود باد ملاقات كنى. بر او سلام كن و همديگر را معرفى كنيد، بدرستى كه او شخصيتى پاك، امين و پاكدامن و به ما نزديك است. هر آنچه را كه از نواحى و شهرهاى مختلف به سوى ما مى فرستند به دست او مى رسد تا او آن را به ما برساند.»

وكيل امين


عثمان بن سعيد به عنوان نماينده امام حسن عسكرى(عليه السلام) شناخته مى شد; روزى گروهى از شيعيان و دوستان امام حسن عسكرى(عليه السلام) به حضور ايشان رسيده و گرداگرد او حلقه زده بودند و با نظر به جمال خدايى او، از ارشادهايش بهره مى جستند. در آن هنگام بدر ـ خادم امام ـ وارد شد و به حضرت گفت: سرورم! گروهى با حالتى افسرده و غبارآلود بر در خانه ايستاده اند، امام فرمود:

«آنها از شيعيان ما در يمن هستند... برو و عثمان بن سعيد را نزد من بياور. بدر به سرعت به سراغ ابن سعيد رفته، پيام امام را به او رساند، او نيز بى درنگ به در خانه حضرت حاضر شد. امام رو به او كرد و فرمود:

1. نكـ : اختيار معرفة الرجال، ص575 ; جامع الرواة، ج1، ص80 ; رجال علاّمه حلى، ص102 . رجال الكشي، ص578 ; اختيار معرفة الرجال، ص580

صفحه 357 عثمان! تو وكيل من و بر ضبط و گرفتن مال خدا مورد اعتماد و امين هستى. برو و اموالى را كه اين چند نفر يمنى آورده اند، از آنها بستان.»

فرزند سعيد نيز در پى انجام فرمان امام، از محضر ايشان خارج شد. پس از رفتن او محمدبن اسماعيل، على بن عبدالله و گروهى از ياران و شيعيانى كه در منزل امام بودند، لب به سخن گشودند و به حضرت چنين گفتند:

«سرورا! به خدا سوگند (پيش از اين نيز) عثمان بن سعيد را از شيعيان، برگزيده و فرهيخته مى دانستيم. امروز با اين فرمايش، جايگاه او را در خدمتگزارى حضرتت بيشتر مبرهن ساختى و ما به خوبى اطمينان يافتيم كه او وكيل شما و در ضبط اموال خدا مورد اعتماد و وثوق شماست.»

امام عسكرى(عليه السلام) در پاسخ سخنان ياران فرمود:

«نعم، و اشهدوا على أنّ عثمان بن سعيد العمري وكيلي».(1)

«آرى، شاهد و گواه باشيد كه عثمان بن سعيد وكيل من است.»

اداى قرض


روزى احمد بن اسحاق اشعرى و على بن جعفر همدانى، به همراه عثمان بن سعيد به محضر امام حسن عسكرى(عليه السلام) شرفياب شدند. در آن جلسه، احمد بن اسحاق كه به شدّت مقروض بود، از قرض خويش ـ و ظاهراً آن مبلغ را براى فعاليتهاى نمايندگى خود مى خواسته اند نه امور شخصى ـ به امام شكوه كرد، حضرت رو به فرزند سعيد (عهده دار اموال امام)، فرمود:

«اى ابا عمرو، سى هزار دينار به او و سى هزار دينار به على بن جعفر بده و خود نيز سى هزار درهم بردار.»(2)

1. كتاب الغيبه، صص357 و 356 ; بحارالأنوار، ج51 ، ص3452 . ابن شهر آشوب، المناقب، ج4، ص409

صفحه 358 امام عسكرى(عليه السلام) در پرتو علم بى انتهاى الهى، هر سه يار خويش را مقروض يافت و آن مبلغ كلان را به آنها عطا كرد، هر چند تنها احمد بن اسحاق بدين مشكل زبان گشوده بود. اى بسا كه امام افزون بر اداى قرض احمد بن اسحاق، خواسته است دو يار ديگر خويش را نيز مشمول بخشش قرار دهد; چرا كه مى دانست آنها آن اموال را در جايگاه مناسبش صرف كرده و شايسته چنين عطايى هستند.

يك مأموريت زيبا


در شبانگاه جمعه 15 شعبان سال 255 و به هنگام ولادت حضرت مهدى(عليه السلام) ، عثمان بن سعيد در خانه امام حسن عسكرى(عليه السلام) حضور داشت و در هنگامه ميلاد، نورى كه از بالاى سرش تا آسمان امتداد يافته بود، او را به تعجّب و حيرت وا داشت. زمانى نيز آن نور به حالت سجده درآمد و سر به خاك ساييد و پس از نشستن، اين آيه را تلاوت كرد: { شَهِدَ اللهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ...(1) }(2) امام براى سلامتى فرزند خويش از گزند دشمنان، ولادت مهدى(عليه السلام) را پنهان كرد و آن گروه از ياران خاص خود را كه به آنها بشارت تولّد فرزند خويش را داده بود، به نگهدارى اين سرّ و آگاه نساختن ديگران سفارش كرد و پس از آن در اختفاى او كوشيد. امام حسن عسكرى(عليه السلام) نيز پس از به دنيا آمدن فرزند دلبند خويش (مهدى(عليه السلام) ) عمرى را فراخواند و دستور فراهم كردن چند رأس گوسفند براى انجام عقيقه، به او داد و سپس فرمود:

«ده هزار رطل(3) (پيمانه) نان و ده هزار رطل گوشت آماده ساز و آنها را ميان بنى هاشم و ديگر مردم توزيع كن.»(4)

عثمان بن سعيد به سرعت اين مأموريت را انجام داد.

1 . آل عمران : 182 . لطف الله صافى، منتخب الأثر، ص3423 . رطل عراقى = 130 درهم و هر درهم = 6 دانق و هر دانق به اندازه 8 جو متوسط است (مجمع البحرين، ماده رطل).4 . كمال الدين، ج2، ص430 ; بحارالأنوار، ج51 ، ص5 ; اثبات الهداة، ج3، ص483 ; منتخب الأثر، ص341

/ 79