فرماندار مدائن
عمر بن خطاب، حذيفه را به فرماندارى مداين منصوب كرد و در اين باره نامه اى به مردم مدائن نوشت. در اين نامه آمده است: «به حرفش گوش كنيد و از او اطاعت كنيد و هر چه خواست به او بدهيد.»
حذيفه همراه با نامه خليفه، به طرف مدائن حركت كرد. خبر ورود فرماندار جديد به مردم مدائن رسيد. آنان براى استقبال، به دروازه شهر آمدند، ديدند شخصى سوار بر الاغ در حالى كه نان جو مى خورد، به طرف شهر در حركت است. بى اعتنا از او گذشتند و از افرادى كه پشت سر او در حركت بودند، سوال كردند: فرماندار، كدام يك از شما هستيد؟ گفتند: همان كسى كه بر الاغ سوار بود.(44)
ساده زيستىِ حذيفه در جايى كه روزگارى پايتخت ايران بزرگ بوده، اثر تبليغىِ عميقى بر مردم آن منطقه گذاشت.
پس از استقرار در مدائن، مردم نزد حذيفه آمدند و گفتند: چه مى خواهى؟ حذيفه در جواب آنان گفت: «تا در ميان شما هستم، طعامى كه بخورم و علفى كه به الاغم بدهم.»(45)
پس از مدتى حذيفه از كار بركنار و سلمان فارسى به جاى او فرماندار شد و پس از مرگ سلمان، دوباره با حكم عمر، حذيفه به فرماندرى مدائن منصوب شد. هنگامى كه عثمان كشته شد و امام على(عليه السلام) به خلافت رسيد، خبر به حذيفه رسيد. از اين خبر خوشحال شده و گفت: «اگر تيرهايى در كمان داشتم همه را بر شكم عثمان مى زدم، او در حالى كه فاجر بود مرد.»(46)
آنگاه دستور داد، مردم در مسجد تجمّع كنند. حذيفه با وجود مريضى سختى كه داشت با كمك ياران و فرزندانش در جمع مردم حضور يافت و پس از حمد خدا و صلوات بر پيامبر و آل پيامبر به آنان گفت:
«الحمد لله الَّذي أحْيا الحقّ و أمات الباطل و جاء بالعدل و أدحض الجور و كبت الظّالمين. أيّها النّاس {...إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ...} و أمير المؤمنين حقّاً حقّاً و خير من نعلمه بعد نبيّنا محمد رسول الله و أولى الناس بالناس و أحقّهم بالأمر...».(47)
آنگاه دست راست را در دست چپش قرار داد و گفت: اين بيعت با امير المؤمنين(عليه السلام)است.(48)
فرماندار امام على(عليه السلام)
امام على(عليه السلام) هنگامى كه به خلافت رسيد، حذيفة بن يمان را به عنوان فرماندار مدائن ابقا كرد.
راوى حديث
حذيفه روايات زيادى از پيامبر(صلى الله عليه وآله) نقل كرده است; به طورى كه صحيح مسلم و بخارى، 23 حديث(49) به واسطه او از پيامبر نقل كرده اند.
دو روايت از وى كه از پيامبر نقل مى كند:
1. روى حذيفة قال النبى(صلى الله عليه وآله) : «ضَرْبَةُ عَلِيٍّ يَوْمَ الْخَنْدَق، أَفْضَل مِنْ أَعْمال اُمَّتي إلى يَومِ الْقِيامَة».(50)
2. روى حذيفة قال النبيّ(صلى الله عليه وآله) : «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا وَ لا تُؤْتَى الْبُيُوتُ إِلاَّ مِنْ أَبْوَابِهَا».(51)
وفات
حذيفه در اوايل خلافت امام على(عليه السلام) به مريضى سختى مبتلا شد. دستور داد، برايش كفن بخرند. پارچه اى از حلّه به قيمت 300 درهم برايش تهيه كردند. حذيفه قبول نكرد و گفت: نمى خواهم، فقط دو لباس سفيد برايم بخريد(52) و سرانجام با همان مرض در سال (36هـ . ق.) و 40 روز پس از خلافت امام على(عليه السلام) در مدائن از دنيا رفت. او را كنار قبر سلمان دفن كردند.(53)