وفات - ره توشه عتبات عالیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ره توشه عتبات عالیات - نسخه متنی

ج‍م‍ع‍ی‌ از ن‍وی‍س‍ن‍دگ‍ان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


وفات


سيد محمد درسال (252هـ . ق.) براى زيارت خانه خدا، قصد سفركرد، هنگامى كه به قريه بلد(3) رسيد، مريض شد و درگذشت. شيعيان او را در همانجا دفن كردند.(4)


1. الكافى، ج1، ص325
2. بحارالأنوار، ج50 ، ص245 ; منتهى الآمال، ج2، ص688
3. اكنون شهر بلد در 80 كيلومترى بغداد قرار دارد.
4. المجدى، ص130


كرامات


كرامات زيادى از سيد محمد ديده شده است. ميرزا حسين نورى در «النجم الثاقب» مى نويسد:

«سيد محمد، صاحب كرامات متواتر است. حتّى نزد اهل سنت هم معروف است. مردم عراق و حتى اعراب باديه نشين نيز مى ترسند به نام او سوگند ياد كنند. اگر آنها را به برداشتن مالى متهم كنند، آن را بر مى گردانند، ولى به سيد محمد قسم نمى خورند; زيرا عذاب آن را ديده اند.»(1)

تعدادى از علما در باره كرامات سيد محمد كتاب هايى نوشته اند; از جمله رساله اى در كرامات سيد محمدبن على الهادى، تأليف مهدى آل عبدالغفار كشميرى. در اينجا به نمونه اى از كرامات وى اشاره مى شود:

علاّمه سيد ميرزا هادى خراسانى از سيد حسن آل خوجه از خدام آستانه عسكريين(عليهما السلام) نقل مى كند:

«در صحن شريف ابى جعفر سيد محمد نشسته بودم، متوجه شدم شخصى عرب در حالى كه يكى از دستهايش را به گردن بسته بود، وارد آستانه شد. نزديك رفتم و از علت مريضى اش پرسيدم. گفت: سال گذشته، روزى به منزل خواهرم رفتم، ديدم در حياء گوسفندى بسته است. خواستم ذبح كرده، بخورم. خواهرم اجازه نداد و گفت: اين گوسفند نذر سيد محمد است. من به حرف او توجه نكردم و آن را ذبح كردم، پس از سه روز آثار شلى در دستم نمايان شد و روز به روز بدتر شد. من متوجه علت آن نبودم، تا اين كه در اين اواخر متوجه كار خود شدم، حالا هم پشيمانم و براى شفا به آستانه سيد محمد آمده ام. سپس با همراهيان وارد حرم شد و شروع به گريه و زارى كردند. پس از ساعتى ديدم دستش را حركت مى دهد. سجده شكر به جا آورد و نذر كرد هر سال گوسفندى بياورد و به نيت سيد محمد ذبح كند.»(2)

1. غروى اردوبادى، ابو جعفر محمد بن على الهادى، ص40
2. همان، ص42




/ 79